خلاصة:
جامعه ایران نیز در چند دهه گذشته شاهد تجربه جنبش های دانشجویی بوده است. این جنبش ها پیشقراول جنبش های ملی و سراسری، از جمله نهضت ملی نفت (1332)، انقلاب اسلامی (1357) و جنبش اصلاحی (1376) بوده اند. چرا جنبش های دانشجویی به راه می افتند؟ این مقاله می کوشد از منظر پنج نظری? جامعه شناختی به این پرسش پاسخ دهد و پس از آن، تجربه جنبش دانشجویی در ایران را ارزیابی خواهد کرد. در پایان، دلایل افول فعالیت های دانشجویی در دوره اصلاحات یعنی از سال 1380 تا 1384 توضیح داده می شود. دلایل افول فعالیت های دانشجویی در دوره اصلاحات یعنی از سال 1380 تا 1384 توضیح داده می شود.
How can one explain the emergence of student movements in Iran since 1953? In an attempt to provide an answer to this question، this paper will first classify and review five different theoretical approaches to student movements in modern world – functionalist theories، revolutionary theories، symbolic sphere theory، theories of new social movements، and theory of political culture. It will then attempt to offer an explanation of student movements in Iran according to the aforementioned theoretical approaches as the history of modern Iran has witnessed the rise of different waves of student movements and these movements have been at the forefront of at least three broader national movements: the 1953 Mosaddegh movement، the 1979 Islamic revolution and the 1997 reformist movement. The last section of the paper will address the main causes that explain the decline of student movements in Iran since 2002.
ملخص الجهاز:
"با این توضیحات و با رو در رو قرار دادن دلایل موافق و مخالف روشن میشود که اولا لزوما هویتیابی دینی با دموکرات بودن اعضای انجمنها ناسازگار نیست و ثانیا یکی از عناصر ریشهداری و تأثیرگذاری انجمنهای اسلامی در عرصۀ عمومی و سیاسی ایران عنصر هویت دینی آنها بوده است و اینها دو عنصری بود که بخشی از فعالان انجمنهای اسلامی، در مقام حاملان جنبش دانشجویی از آن غفلت کردند.
اما از سال 1380 به بعد که حرکت اصلاحی مهار شد،بعضی از فعالان دانشجویی به جایی اینکه تجربههای خود را با شرایط جدید تنظیم کنند،بر غلظت آن افزودند و از هدف دموکراتیک کردن کل نظام سیاسی،با (1)چنان که اشاره شد،پیگیری و دفاع آزادانه از عرضۀ عمومی نقد و بررسی با ویژگیهای دانشجویان مثل کنجکاو بودن،به دنبال فهم جدید از اوضاع بودن؛با ویژگی کوتاه و دورهای اقامت و چند سالۀ دانشجویان در دانشگاه با سبکبال بودن آنان تناسب داشت.
اگر فعالان دانشجویان به منظور توجه به آن دسته از زمینهها که در اختیار آنهاست عمل کنند،میتوان انتظار داشت فعالیتهای دانشجویی پر رونقتر شود،بدین معنا که:از اهداف دایم جنبش دانشجویی که تقویت عرصۀ عمومی نقد و بررسی در محیط های دانشگاهی است غفلت نکنند،همچنان جستجو کنند که راه مسالمتآمیز دموکراتیک کردن جامعۀ سیاسی چیست و برای طی کردن این راه به چه«توان»و«امکاناتی» نیاز است،به ویژگیها و مقتضیات زنانۀ دانشگاهها توجه کنند،انجمنهای دانشجویی را دموکراتیک و زنان بیشتری را در تشکیلات خود مشارکت دهند،از ابراز هویت دینی خود در انجمنهای اسلامی نگران نباشند و در همان حال برای احقاق حقوق شهروندی«دیگران»نیز فعالیت کندن،به فعالیتهای درون تشکیلاتی بیشتری چون مطالعات جمعی،ورزش گروهی، شرکت در گروههای خودیاری و امور خیریه بپردازند."