ملخص الجهاز:
"اگر در گذشته این مفاهیم عرصهی فعالیت افرادی معدود و گروه اجتماعی ناچیزی را در برمیگرفت،امروز کاربرد این مفاهیم به عرصهی فعالیتهای وسیعی کشیده شده و در واقع به نظر میرسد که حتی برای توده مردم نقشی کلیدی یافته است و باید شفاف گردد.
هرچند ایجاد بحران نوعی مانع تراضی در مقابل اصلاحات در جامعه است،ولی تجربههای بزرگ مردم اسپانیا و پرتغال پس از فرانکو و سالازار نشان داد که استبداد در هر شکل آن به تاریخ سپرده شده و ابل برگشت نیست.
حتی حرفهای شدن به معنی واقعی به ساختار جامعه ارتباط دارد،یعنی در یک جامعه واسطه گر،حرفهای شدن و علمی شدن نمیتواند رشد کند، در حالی که نوعی تخصص در دلالی به وجود میآید که نمیتواند در پروژهی اصلاحات به حال کشور مفید باشد.
در کره و ژاپن گروههای صاحب صنعت و یا تکنو کرات توانستند از موقعیت و فرصت به وجود آمده و فضای تقسیم کار بینالمللی استفاده از نیروی رزمی در روحیهی ملی ساموراییها،در پیشبرد تحولات و اصلاحات کشور توانستند:اولا در ایجاد مدیریت صنعتی و"انقلاب خودکاری"در فرایند صنعتی شدن نوعی روش انقلابی کشف کنند و از نیروی کار روستاها به جای کلنیها(مستعمرات (1).
مردم و جامعهی ایران باید آگاهانه از این فرصت در تغییر ساختار نامولد جامعهی خود استفاده کنند و مقهود نیروهای فرصت طلب،سودجو و متحجر نشوند.
اصلاحات ضمن ارایهی تابلوی واقعی از مسایل،باید در عرصهی چالشها،باورها و اعتماد همه جانبهی مردم و توانایی و عشق به کار و سخت کوشی و استقامت در کار،جامعه را تشویق کند و ساختار انگلی را به ساختاری مولد تغییر دهد."