خلاصة:
نقش دین در اندیشه هندی همواره مهم بوده است. انفصالی که در غرب میان دین و دانش های دیگر بشری ایجاد شد هرگز در هند تحقق پیدا نکرد. حتی امروزه نیز نقش دین را می توان در عرصه های مختلف مشاهده کرد و گرایش ها و تعلقات دینی در آثار متفکران معاصر هندی مشهود است. در میان متفکران معاصر هند، ویویکاناندا بیشتر و پیشتر از دیگران به عنصر دین توجه کرده است، به طوری که متفکران متأخر هندی از قبیل رابیندرانات تاگور، اوروبیندو، گاندی، و راداکریشنان و دیگران تحت تأثیر او بوده اند. او مرید راما کریشنا بود و اعتقاد داشت همه ادیان حقیقت واحدی را تعلیم می دهند. به نظر او کسانی که وجود دین را در زندگی ضروری نمی دانند بین حقیقت دین و یکی از وجوه آن تفاوتی قائل بوده و تحت ت أثیر « ودانتا » نیستند، یعنی دچار خلط کنه و وجه شده اند. او همچنین از پیروان مکتب اندیشه های شانکارا 1 قرار داشته است. در این مقاله با اشاره به نقش دین در اندیشه هندی، به معرفی آرای دینی او پرداخته می شود.
ملخص الجهاز:
"Sutras در آیین هندو علاوه بر منابعی مانند ودا و اوپانیشاد که به عنوان منابع اصلی دینی(شروتی)از آنها یادمیشود و از نظر هندوان از سندیت آسمانی برخوردارند،منابع دیگری نیز وجود دارد که به آنها سوترا گویند کهبه معنای سورهها و ابیات بسیار کوتاه است.
بودهاند،و مکاتب فلسفی مهمی چون مکتب ودانتا1برگرفته از چنین منابعی بوده وخود نیز سرچشمه فکری بسیاری از متفکران متأخر هندی از جمله ویویکاناندا2،تاگور3،اوروبیندو4،و راداکریشنان5بوده است؛درحالیکه در مغرب زمین،برای مثالکتابهای مقدس انجیل یا تورات هرگز منبع اصلی الهام اندیشههای فلسفی غربیهانبوده و فیلسوفان و متالهان غربی،حتی در دوره قرون وسطی،تحت تأثیر افلاطون وارسطو بودهاند،یعنی در آرای فلسفی خود بیشتر تحت تأثیر این دو فیلسوف بودهاند.
گاهی به نظر میرسد دین در حال ضعیف شدن و یا محو شدناست،ولی بار دیگر به شکل دیگری ظاهر میشود و این بهترین دلیل بر وجودضروری دین در زندگی بشر است ویویکاناندا در مورد منشأ پیدایش دین به دو نظریه رایج یعنی پرستش نیاکان1و(1).
معنویت و الوهیتی که در اینجا به آنها اشاره میکند بهمعنای کلی است،یعنی وقتی گفته میشود دین نوعی جستوجوی معنوی است به اینمعنی است که انسان متوجه محدودیت ادراکهای حسی و عقلی خود شده و در تلاشبرای فراتر رفتن از آن به عناصر مافوق طبیعی متوسل میشود که این همان دین است.
در میان متفکران معاصر هندی نیز گرایشهایدینی کاملا مشهود است و در میان آنها ویویکاناندا توجه خاصی به نقش دین درزندگی مردم داشته و معتقد بود،فقدان معنویت درست در میان مردم و رواج خرافات،عامل اصلی مشکلات است.
او در موردیوگا نیز معتقد بود دانش یوگا مستلزم داشتن دین و عقیده خاصی نیست،زیرا یوگاروشی علمی و عملی برای رسیدن به حقیقت از طریق ذهن است."