خلاصة:
در سا لهای 2009 و 2010 روابط آمریکا و روسیه به مرحله ای از همکار یهای استراتژیک وارد شد که مورد توجه بسیاری ازتحلیلگران مسائل بین المللی قرار گرفت؛ مرحله ای که تحلیل عوامل مؤثر بر آن، برای ایران نیز اهمیت زیادی دارد. فهم این وضع جدید، مستلزم پاسخی روشن به این پرسش هاست که در روابط دو کشور دقیقا چه اتفاقی روی داده است؟ آیا مقامات دو کشور می توانند مشکلات متعدد در روابط متقابلشان را حل و فصل کنند؟ چرا دو کشور به این وضع جدید رسید ه اند؟ چشم انداز این روابط چیست؟ این اتفاق چه پیامدهایی برای دولت های دیگر دارد؟ آنچه در حال حاضر قابل درک است، مسیری از همکاری و کاهش رقابت را نشان می دهد. برای تبیین این وضعیت، فرضیه ای که بررسی خواهد شد، آن است که نیازهای روسیه به فناور یهای جدید و نیا زهای آمریکا به همکاری روسیه در مسائل امنیتی بین المللی، در ایجاد روابط نزدیک در دو سال اخیر، مهم ترین عامل بوده است برای پاسخ به پرسش های تحقیق و بررسی فرضیة آن، نخست به نگر شهای متفاوت دو دولت و سابقه ای از روابط آ نها می پردازیم. سپس حوزه ها و موضوع های مهم متقابل دو کشور در سطوح بین المللی، منطقه ای و دوجانبه ( به ویژه در دهة اخیر) مطرح می شود. موضوع بحث بعد نیز توافق های انجام شده در دوسال اخیر است. در واپسین بخش، عوامل و متغیرهای اصلی اثرگذار بر روابط روسیه و آمریکا تحلیل خواهد شد
ملخص الجهاز:
"در این گزارش،ضمن استقبالاز پیشنهاد«از سرگیری دوباره»،فهرست منافع موازی،یکسان و نزدیک دو کشور بهشرح زیر آمده است: -حمایت همه جانبه از تلاشهای ایالات متحده و ناتو در افغانستان،بدونمداخلۀ مستقیم نظامی؛ -طراحی خط مشی واحد در برابر ایران؛ -ارائه بستۀ واحد عوامل تشویق کنندۀ سیاسی و اقتصادی و احتمالا تحریمها(بدون تجاوز نظامی که کاری بیمعنی و خطرناک است)و جلب بیشتر چین بهاین سیاست؛ -حمایت از تلاشهای آمریکا برای حلوفصل بحران هستهای کرۀ شمالی؛ -پشتیبانی از اقدامهای ایالات متحده در عراق و پاکستان؛ -نزدیکی مواضع در زمینۀ بحران خاورمیانه؛ -امتناع از احیای حوزۀ نفوذ تاریخی خود با توسل به زور؛ -فعال کردن همکاری با تروریسم بین المللی و جلوگیری از اعمال تروریسمهستهای؛ -کمک به ایالات متحده در زمینۀ جلب چین به نظم بین الملل اقتصادی وسیاسی و مساعدت به باقی ماندن چین در مقام عضو سازندۀ باشگاه جدیدرهبران جهان(آرامی،1388،ص.
در این گزارش،معاملۀ بزرگی نیز پیشنهاد شده است که عبارت است از: -جلوگیری از بیثباتی امنیت بین المللی و تیره شدن آن تا حد«جنگ همهعلیه همه»،به ویژه پیشگیری از برخورد احتمالی قدرتهای بزرگ؛ -محدود کردن سلاحهای کشتار جمعی و پیشگیری از ترویج آنها:از جملهممانعت از برخورداری ایران از این نوع سلاحها؛ -حفظ ثبات در شرایط«نظام چند قطبی همسایگان»؛ -تثبیت اوضاع افغانستان؛ -تثبیت اوضاع پاکستان؛ -جلوگیری از بروز مناقشه میان هند و پاکستان؛ -حلوفصل مناقشۀ اعراب و اسرائیل؛ -حلوفصل بحران هستهای کرۀ شمالی؛ -مبارزۀ با تروریسم بین المللی و پیش از همه،جلوگیری از تروریسم هستهای؛-جلوگیری از ایجاد خلأ سیاسی و حقوقی در زمینۀ کنترل تسلیحات هستهای،بعد از انقضای مهلت اعتبار قرارداد استارت 1؛ &%00111NAJG001G% -تثبیت اوضاع عراق بعد از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور وجلوگیری از تبدیل شدن این کشور به پرورشگاه تروریسم بین المللی؛ -تثبیت اوضاع خاورمیانۀ بزرگ و جلوگیری از بروز انحطاط و افراط در اینمنطقه؛ -تأمین امنیت در فضای کیهانی؛ -مقابله با تغییرات آب و هوا؛ -مبارزه با مواد مخدر،دزدان دریایی و بزهکاری سازمان یافته(همان،ص."