خلاصة:
این مقاله مبانی نظری و روششناختی نقد فرمالیستی شعر را از دیدگاه فرمالیستهای روسی و همچنین فرمالیستهای آمریکایی یا اصحاب «نقد نو1» بازمیکاود. رهیافت ما برای این منظور، تحلیلی- انتقادی است. این پژوهش، سرانجام با ایجاد برخورد سازنده میان دستاوردهای نظری و عملی دو شاخه فرمالیسم، روش «نقد گرانیگاهی»2 را سامان میدهد. این روش نه مانند روش «نقد پیوندمایهای» بهشیوه افقی- عمودی، بلکه مطابق ماهیت نظاممند و ساختمند شعر بهشیوه چندسطحی- سلسلهمراتبی همه عناصر فرم این نوع ادبی را در ارتباط با «شگرد بنیادی» آن تحلیل میکند.
ملخص الجهاز:
"حال،کدام یک از این دو دیدگاه برای نقد فرمالیستی شعر به کار میآید؟به ظاهرمیان آنها تعارضی وجود ندارد؛زیرا هم زبان و هم معنا در ادبیات به یک وحدتکارکردی متمایز میرسند که از راه صورتهای ادبی تجلی میکند و همۀفرمالیستها بر این نکته پای فشردهاند.
4. سطح درونی-جزئی:شامل همه تصاویر و تزییناتی است که به کمک عناصر سطحدرونی-کلی فرم شعر میآیند تا آنها را هرچه بیشتر قوام بخشند و حتی تزییناتآوایی،غیر از وزن و قافیۀ که جنبۀ قالبی دارند،در ضمن عناصر این سطحمیگنجند.
حال،با همین دیدگاه عناصر سطح درونی-جزئی فرم شعر را برمیرسیم ودرمییابیم عناصر ترادف،مراعات النظیر(اول)و ایهام تبادر به عنصر تشخیص وعناصر تشبیه بلیغ و تضاد هم به عنصر حسن تعلیل مربوط هستند؛پس،تنها یکعنصر:سؤال و جواب اساسیترین نقش را در ساخت شعر یادشده عهدهدار است؛چنانکه در شعر زیر نیز همین نقش را ایفا میکند: هیچ میدانی چرا چون موج در گریز از خویشتن پیوسته میکاهم؟ ز آنکه بر این پردۀ تاریک، این خاموشی نزدیک، آنچه میخواهم نمیبینم، و آنچه میبینم نمیخواهم.
اما در دیدگاه آنان این عامل یا عنصر فقط به سطح درونی فرم شعر مربوطنیست و چهبسا با سطح بیرونی آن نیز ارتباط داشته باشد؛ضمن اینکه جنبۀ عام وتوصیفی چنین عامل یا عنصری بر جنبۀ خاص و تحلیلیاش غلبه دارد(تودورف،1385:131-132؛سلدن،1384:55-57).
S}(اعتصامی،1384:276) برای شناخت بیشتر این شگرد شاهدی دیگر میآوریم: {Sحسرت نبرم به خواب آن مرداب#کآرام درون دشت شب خفته است#دریایم و نیست باکم از توفان#دریا همه عمر خوابش آشفته استS}(شفیعی کدکنی،1376:265) در سطح درونی-کلی فرم این شعر روایی-توصیفی عناصر زیر پیدا میشود: 1."