ملخص الجهاز:
"وی در پیام روحانی خود (oitreT etneinevda oinnellim) میگوید:«یا افول هزاره دوم،شایسته است که کلیسابا هوشیاری از گناهان پیروان خود که در تاریخ ذکر شده و نیز از تمامی شرایطی که درآن از روح مسیح و انجیل دور شدهاند،آگاه شود و علاوه بر ایجاد حیاتی الهام گرفته ازارزشهای ایمانی،با نوعی اندیشه و رفتار مخالف با این حیات مبارزه نماید»(1) تاریخ قرن بیستم شاهد فاجعهای هولناک بوده که فراموش کردن آن بسیار دشواراست؛یعنی اقدام رژیم نازی به کشتار میلیونی ملت یهود که شامل مرد و زن،پیر وکودک و جوان بود.
هنگامی که امپراتورهای رم به مسیحیت گرویدند،باز تضمین امتیاز برای یهودیان ادامهیافت،اما غلوکنندگان مسیحی به معابد بتپرستی(بتکده)حمله کردند و از برخیتأویلهای انحرافی عهد جدید که به طور اجمال در مورد ملت یهود بود،غافلنشدند:«در جهان مسیحیت-نمیگویم از سوی کلیسا-تأویل انحرافی و نادرست از عهدجدید بروز کرد که در مورد ملت یهود و گناه ادعایی آنان بود.
با این حال،یهودیان به طور پراکنده درجای جای جهان مسیحیت به سنتهای دینی و آداب و رسوم ویژه خود پایبند ماندند واین امر شبهات و تردیدهایی را بر میانگیزد،چرا که در در دورانهای محنت،مانندخشک سالی و جنگ و یا شیوع بیماریهای همه گیر،یا تنشهای اجتماعی اقلیت یهوددر بیشتر موارد قربانی بوده و در معرض چپاول و غارت و کشتار قرار گرفتهاند.
سامی ستیزی نازیها و هولوکاست تناقض موجود میان سامی ستیزی-که بر نظریههای مخالف با آموزههای ثابت کلیسادر خصوص وحدت نوع بشری و مساوات میان همه بشر بنا نهاده شده-با احساس ترسو دشمنی در قرون گذشته را نمیتوان انکار کرد،که ما از آن به یهود ستیزی یادمیکنیم و باید با تأسف فراوان گفت که مسیحیها آن را مرتکب شدند."