ملخص الجهاز:
"». لازم است میان ستیز در دین،و اختلاف نظر فقها درباره استنباط احکام در جایی که هیچ نص قطعی الدلاله و ثبوتی وجود ندارد،تفاوت بگذاریم،زیرا این اختلاف؛ستیز در دین یا تنگنظری خوانده نمیشود،بلکه همان حقطلبی همراه با اخلاص است،مگر آن کسی که تعصب مذهبی برقلب او چیره شده است؛و این تعصب مذهبی نیز در عصر استنباط فقهی در دوران مجتهدان بزرگ و طبقه پس از آنان نبوده است.
آنان که در دینشان دارای اخلاص بودهاند،اختلاف در مورد آنچه که توسط رأی و نظر به دست میآید را در میان صحابه امری نیکو شمردهاند،به این دلیل عمر بن عبد العزیز گفته است:«آنچنانکه اختلاف اصحاب رسول خدا(ص)مرا مسرور میگرداند،از شتران سرخموی مسرور نمیشوم،اگر تنها یک دیدگاه و رأی وجود داشته باشد،مردم در تنگنا قرار میگیرند».
به همین دلیل بود که امام جعفر صادق(ع)در مورد شناخت اختلاف فقها در عصر خود بسیار حریص و علاقهمند بود،چنانکه از امام ابو حنیفه در این باره روایت شده است:«عالمترین مردم کسی است که آگاهترین آنان به اختلاف مردم باشد».
ولی در مورد مسائلی که رخ میداد،فتوا داده میشد،تا اینکه مسائل گسترش یافت و کار به جایی رسید که دربارهی اموری که در آینده ممکن است روی دهد،فتاوای بسیاری ارائه شد،به گونهای که این روش را فقه تقدیری میشماریم،و برای نخستین بار ابراهیم نخعی سپس حمادین ابی سلیمان در آن گام نهادند و سپس ابو حنیفه آن را گسترش داد،وی معاصر امام جعفر صادق بود.
برای همین این نکته را مورد تأکید قرار میدهیم که امام صادق دارای اصول فقهی بود که از آن در هنگام استنباط خویش بهره میجسته و آن را روشی برای شناختن احکام خداوند به حساب میآورده است."