ملخص الجهاز:
"شیوههای کشف قول معصوم،کاربرد عقل در استنباط احکام شرعی،کاربرد عقل به عنوان منبع استنباط،مستقلات عقلی،قاعده ملازمه میان حکم عقل و شرع،دلالت نهی بر فساد،اجتماع امر و نهی،اعتبار و حجیت بنای عقل،قلمرو اعتبار عرف،حجیت شهرت،قیاس اولی،ادنی،جلی و خفی، حجیت قیاس،نمونههای از به کارگیری استحسان در فقه، کاربرد مصلحت در فقه،و اعتبار و کاربرد استقراء در حقوق از جمله مطالب و موضوعات مطرحشده دیگر در این کتاب هستند که بدانها پرداخته شده است.
در کلمات فقها و متون فقهی نیز در موارد متعددی به عرف استناد شده است، اما پرسش اساسی این است که آیا میتوان عرف را به عنوان یکی از منابع فقه و ادله استنباط احکام شرعی به شمار آورد؟ عرف عبارت است از چیزی که در اثر تکرار فراوان در نفوس انسانها جای گیرد و مورد پذیرش آنان باشد.
شیعیان پس از رحلت پیامبر(ص)راه دستیابی به احکام شرعی را بسته نمیدیدند،بلکه معتقد بودند تبیین احکام الهی از سوی خداوند به جانشینان واقعی پیامبر و ائمه معصوم(ع) واگذار شده است که علم قرآن در نزد آنان است و در این زمینه سنت امامان معصوم(ع)نیز مانند سنت پیامبر(ص)حجیت و معتبر است،اما اهل سنت خود را از این منبع پرفیض محروم نمودند و به دنبال منبع دیگری برای استنباط احکام رفتند.
روایات بسیاری از امامان معصوم (ع)نقل شده که در آن از عمل به قیاس شدیدا نهی شده است بدین ترتیب قیاس به عنوان یکی از منابع مهم استنباط احکام نزد اهل سنت به شمار میآید،اما بنابر عقیده شیعیان قیاس ظنی اعتباری ندارد هرچند برخی دیگر از اقسام قیاس را معتبر میدانند."