خلاصة:
نگرش کاربران بالقوه و افراد غیر کتابدار به انواع آثار مرتبط با یک خانواده کتابشناختی، یکی از مسائلی است که کمتر مورد توجه پژوهشهای مرتبط با پیاده سازی الگوی ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی (FRBR) بوده است. این در حالی است که اصطلاحهای پرکاربرد بیانگر انواع آثار وابسته در میان کاربران از یک سو و نوع آثار (موجودیتهای) مورد توجه و استفاده آنها از دیگرسو، اهمیت ویژه ای در پیاده سازی این الگو و نمایش معنادار آثار مرتبط بهم دارد. پژوهش حاضر در پی بررسی مهمترین عناصر اطلاعاتی و نیز نحوه نگرش کاربران بالقوه فهرستهای رایانه ای به خانواده های کتابشناختی و موجودیتهای آنها است. به این منظور و با استفاده از روش پژوهش ترکیبی با رویکردکیفی با 30 نفر از متخصصان برجسته شاهنامه پژوه مصاحبه به عمل آمده و از آنها خواسته شد تا با استفاده از روش توزیع کارت به دسته بندی 40 کارت کتابشناختی تنظیم شده بر مبنای الگوی ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی بپردازند. سپس از آنها خواسته شد تا نامی برای هر یک از دسته های تشکیل شده انتخاب کرده و در مورد آن دسته توصیف و ارزیابی خود را ارائه کنند. درنهایت 11 دسته بر مبنای نظرات مصاحبه شوندگان تشکیل گردید و هر یک از دسته ها با توجه به فراوانی اصطلاح های بکار رفته در توصیف آنها مورد تحلیل قرار گرفت. حاصل این تحلیل، مشخص شدن 11 درختواره کوچک برای هر یک از 11 گروه تشکیل شده بود که پس از ادغام، درختواره کلی خانواده کتابشناختی شاهنامه تشکیل و به شکل یک الگو ارائه گردید.
ملخص الجهاز:
"در پژوهش حاضر،با توجه به رویکرد ترکیبی،و نیز براساس توصیه متون روش تحقیق و آنچه عملا در پژوهشهای مشابه استفاده شده، حجم نمونه 30 نفر برای متخصصان شاهنامهپژوه در نظر گرفته شد و،همانگونه که پیشتر اشاره شد،از هر یک آنها خواسته شد تا 40 کارت دارای اطلاعات کتابشناختی مربوط به آثار وابسته به شاهنامه را با توجه به دانش زمینهای خود،دستهبندی نموده و عنوان مناسبی برای هر گروه و زیرمجموعههای احتمالی آن انتخاب کنند.
با نگاهی به آرای (به تصویر صفحه مراجعه شود) مصاحبهشوندگان در پیوند با لزوم دستهبندی مجدد و زیرمجموعهدار کردن این گروه-به واسطه تنوع آثار موجود در آن-و نیز با توجه به اینکه مصاحبهشوندگان بر لزوم استفاده از اصطلاحهای"کشف الابیات"، "کشف الغات"و یا"واژهنامهها"برای توصیف هریک از منابع موجود در این گروه تأکید ورزیدهاند، میتوان ساختواره ارائه شده در تصویر 1 را برای اصطلاحات توصیفکننده دسته اول،تنظیم نمود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) تحلیلهای مرتبط با دسته چهارم این گروه شامل 2 کارت بود که با نگاهی به توزیع اصطلاحهای به کار رفته توسط مصاحبهشوندگان برای آن،"نقد و تحلیل"بهترین توصیفگر1به منزله اصطلاح رأس با فراوانی 6 است.
با توجه به پاسخ مصاحبهشوندگان در پیوند با لزوم در نظر گرفتن تقسیم فرعی برای این دسته از یک سو و نیز با نگاهی به توزیع اصطلاحات به کار رفته توسط آنها و ویژگیهای این گروه از دیگر سو،میتوان ساختواره ارائه شده در تصویر 5 را تدوین نمود."