ملخص الجهاز:
"ولی نظریه خود بیسوادان در این مورد چیست؟ایا فراگیری خواند و نوشتن را امری مهم،لازم و دلخواه میدانند؟ مارسل دو کلرک اهل بلژیک،مدت زیادی بعنوان معلم و متخصص توسعههای روستایی با یونسکو کار کرده است قبل از قبول مسئولیت آموزش کادر آموزشی در مرکز یونسکو،در اداره منطقهای یونسکو به عنوان راهنمای آموزشوپرورش بزرگسالان قاره آسیا در بانکوک کار میکرده،او نویسنده:«سمینار عملی:روشی پیشگام در آموزش برای توسعه»(یونسکو 1976)و«معلم و روستایی، از آموزش پایه تا سوادآموزی حرفهای،که بعدها در سال جاری منتشر خواهد شد میباشد.
سوادآموزی از نوع سنتی موفقیت کوتاه مدتی در چنین جوامعی دارد،درحالیکه اگر عمل سوادآموزی به عنوان قسمتی از اجزای تشکیلدهندۀ فعالیتی به حساب آید که هدفش،از طریق توسعه جامعه،دست یافتن به تغییرات اقتصاد اجتماعی و اقتصاد سیاسی باشد، شانس خوبی برای موفقیت خواهد داشت،به شرط آنکه صحیح پیاده شود و رهبری شود مانند،مبارزه ملی سوادآموزی که در جمهوری متحده تانزانیا بعنوان قسمتی از برنامه«اوجاما» پیاده و رهبری شد و بر اثر این برنامه،موفق شدند میزان بیسوادی بزرگسالان را از 67 (به تصویر صفحه مراجعه شود) درصد در سال 1967 به 39 درصد در سال 1976 کاهش دهند.
بیسوادی با عدمتغییر و تحول مترادف است و با دوبارهسازی الگوهای اجتماعی که گذشته را تکرار میکنند در ارتباط است و سوادآموزی در معنی یک تغییر و تحول است،تحول از یک فرهنگ روایتی به فرهنگی که براساس کلمات مکتوب پایهریزی شده، ولی این تحول و تغییر بعد از تغییرات دیگر صورت میگیرد،تغییراتی که در اثر نیروهایی بوجود آید که برای آنجامعه داخلی یا خارجی محسوب گردد،مانند:نوسازی ملی، بنانمودن جامعهای نوین،تحول از معاملات بدوی به بازار اقتصادی و کلیه اشکال توسعه که مستلزم یک محرک تحول میباشد."