خلاصة:
<P> تجربه دینی یکی از مصطلحات جدید غربیان در حوزه دینپژوهی است. مراد آنان از این اصطلاح در عین اختلافی که در تفسیر آن دارند اتصال آدمی است با امر قدسی. این اصطلاح در متون اسلام و مسلمانان نیامده، هر چند در کتابهای عرفانی اصطلاحاتی قریب به آن موجود است. در این مقاله اصطلاح تجربه دینی به معنایی اعم از آنچه مقصود غربیان است به کار رفته طوری که در برگیرنده تجربه عرفانی و تجربه فلسفی نیز هست. این مقاله پس از توضیح مختصر تجربه ظاهری و تجربه باطنی به توضیح دو تجربه عرفانی و فلسفی میپردازد و بعد از آن تجربه دینی را به منزله طیفی گسترده از شناخت عقلی و قلبی ابتدایی فطری از خدا تا شناخت عمیق فلسفی و معرفت و گرایش عرفانی و از آنها بالاتر تا مرحله نبوت و دریافت وحی مورد بحث قرار میدهد.</P>
ملخص الجهاز:
"این مقاله پس از توضیح مختصر تجربه ظاهری و تجربه باطنی به توضیح دو تجربه عرفانی و فلسفی میپردازد و بعد از آن تجربه دینی را به منزله طیفی گسترده از شناخت عقلی و قلبی ابتدایی فطری از خدا تا شناخت عمیق فلسفی و معرفت و گرایش عرفانی و از آنها بالاتر تا مرحله نبوت و دریافت وحی مورد بحث قرار میدهد.
فلسفه بحث در مسائل کلی و اساسی بشری است، مسائلی که از یک سو در هیچ یک از دانشهای جزئی که هر کدام به شناخت چهرهای از واقعیت میپردازند نمیگنجند و از سوی دیگر اموری نیستند که بتوان از آنها چشم پوشید بلکه اموری هستند بسیار با اهمیت که خصوصا بعضی از آنها مبانی زندگی آدمی را تشکیل میدهند و هیچ انسانی از دانستن آنها بی نیاز نیست و همه باید تکلیف خود را با آنها روشن سازند.
تصفیهی دل، هر چند یکی از راههای معرفت است و بعضی از فیلسوفان نظیر شیخ اشراق و صدر الدین محمد شیرازی در فلسفهی خود آن را ضروری دانستهاند؛ اما باید دانست: اولا- این طریق مورد نظر همهی فیلسوفان نیست ثانیا- فیلسوفانی هم که از این راه رفتهاند آنچه را که یافتهاند هم برای خود و هم برای دیگران به زبان عقل ترجمه کرده و با خود و دیگران به زبان استدلال و برهان سخن گفتهاند.
با این ترتیب، تجربه دینی طیفی است گسترده از شناخت عقلی و قلبی ابتدایی فطری از خدا و امور الهی تا شناخت عمیق فلسفی و معرفت و گرایش قوی عرفانی و از آن بالاتر تا مرحله نبوت و دریافت وحی."