خلاصة:
واسیلی لئونیف یکی از خالقان اصلی و شکلدهندگان علم اقتصاد قرن بیستم است. وی تئوری داده- ستانده و تکنیکهایی برای ساخت جداول داده- ستانده دادههای اقتصادی و تکنولوژیک خلق کرد و به دلیل تقویت جداول داده- ستانده به عنوان توانمندترین و گستردهترین ابزار مورد استفاده در تجزبه و تحلیل ساختار اقتصادی معتبر بود. علاوه بر این نظریه ماتریسهای داده- ستانده نقش مهمی در توضیح نظریه تعادل عمومی در دو دهه 1940 و 1950 ایفا نمود. لئونتیف همچنین مشارکتهای مهم و بنیادینی در زمینه تئوریهای تقاضا، تجارت بینالملل و پویایی اقتصادی داشته است. علایق تحقیقاتی وی شامل اقتصاد پولی، جمعیت، رویکرد اقتصادسنجی، اقتصاد محیطزیست، توزیع، خلع سلاح، تغییرات تکنیکی القایی، جابجاییهای بینالمللی سرمایه، رشد، برنامهریزی اقتصادی، اتحاد جماهیر شوروی و سایر اقتصادهای سوسیالیست بوده است. لئونتیف نقشی مؤثر در فرمولبندی سیاستهای ملی و بینالمللی بهمنظور شناخت تکنولوژی، تجارت، جمعیت، ابزارهای کنترلی و محیطزیست ایفا کرده است. همچنین منتقدی مؤثر و آگاه از رویکرد اقتصاد معاصر، تئوری و عملکرد آن بوده است. او در سال 1973 جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد.
ملخص الجهاز:
نقش مارکس ، اگر چنين چيزي وجود داشته باشد، در تعليم شما به عنوان يک اقتصاددان چه بود؟ آيا طرح هاي بازتوليد مارکس الهام بخش پيشرفت فکري شما و بر آن تأثيرگذار بوده است ؟ لئونتيف : دوران کارشناسيم را در روسيه گذراندم و همان جا بود که مارکس را آموختم ، اما من يک اقتصاددان مارکسيت ستيزه جو نيستم .
تصور مي کنم ، شما سخنراني من را خوانده ايد، احساس مي کردم که نظريه تعادل عمومي ١ نمي داند چگونه حقايق را يکپارچه سازد و من تحليل داده ستانده را کاملا عمدي و به منظور ارائه پيش زمينه اي واقعي براي ثبت حقايق در قالب روشي نظام مند توسعه دادم که در نتيجه آن تشريح عملکرد اين سيستم اقتصادي امکان پذير خواهد بود.
معمولا خيلي عمل گرا نيستم ، اما اگر مي خواهيد کاري انجام دهيد بايد بدانيد چه مي کنيد و اين براي نيروهاي هوايي انتخاب متعهدانه اهداف و مواردي از اين دست بود که در نتيجه ، تحليل داده - ستانده را براي آنها بسيار جذاب مي نمود.
فولي : بعد از جنگ ، آيا رقابتي بين مديريت تقاضاي کنيزي و رويکرد ساختاري مبتني بر داده - ستانده براي سياستگذاري اقتصادي وجود نداشت ؟ لئونتيف : آه ، فکر مي کنم قطعا رويکرد کينزي جريان غالب بود.
فولي : آيا اين احساس براي تلاش وجود داشت که جريان وجوه با تحليل داده - ستانده در همان سطح از جداسازي همراه بود؟ لئونتيف : بله ، اما کسي را نديدم که براي انجام آن تلاش کند.