خلاصة:
پیامبر اکرم(ص) که مشرف به خطاب و إنک لعلیٰ خلق عظیم و بعثتش منتی بزرگ از جانب پروردگار بر بندگان است، می فرماید که من برای کامل کردن مکارم اخلاق به رسالت مبعوث شدم. فرمایش آن حضرت این نکته دقیق و قابل توجه را به ذهن متبادر می کند که فطرت و دین الهی بر اساس اخلاق استوار است و استاد بزرگ اخلاق، امام خمینی نیز علاوه بر توصیه های مکرر، بخشی از شرح حدیث بیست و نهم در کتاب وزین شرح چهل حدیث را به بیان ارزش و اهمیت خصلت های نیکوی انسانی و مکارم اخلاقی اختصاص داده اند. در مقاله حاضر پس از بیان معانی فطرت و ارتباط آن با اخلاق، به تبیین دیدگاه حضرت امام خمینی در این امر پرداخته می شود. ایشان که اصلاح جامعه و سوق بشر به سوی سعادت را مقصد اصلی آفرینش می دانند، از بیم آنکه مبادا تصور فطری بودن اخلاق، موجب ناامیدی گرفتاران سوء خلق شود و در صدد علاج برنیایند، به صراحت درمان پذیر بودن هر خلقی را، اگر چه ملکه شده باشد، چنین بیان می فرمایند که مقصود از طبیعی بودن و فطری بودن خلقی، آن نیست که ذاتی غیر قابل تغییر است، بلکه جمیع ملکات و اخلاق نفسانیه، تا نفس در این عالم و در تحت تصرف زمان و تجدد واقع است، قابل تغییر است. و انسان می تواند جمیع اخلاق خود را متبدل به مقابلات آنها کند. ایشان همچنین در فصلی با عنوان «مبادی محاسن اخلاقی و مساوی آن»، به نظر علمای فن اخلاق که مجموع فضایل نفس را در تحت چهار جنس حکمت، عفت، شجاعت و عدالت بر شمرده اند، اشاره می فرمایند تا شوق تخلق به اخلاق الهی را در سالکان راه و حتی غافلان نا آگاه ایجاد نمایند.
ملخص الجهاز:
"ایشان که اصلاح جامعه و سوق بشر به سوی سعادت را مقصد اصلی آفرینش میدانند،از بیم آنکه مبادا تصور فطری بودن اخلاق،موجب ناامیدی گرفتاران سوءخلق شود و در صدد علاج برنیایند،به صراحت درمانپذیر بودن هرخلقی را،اگرچه ملکه شده باشد،چنین بیان میفرمایند که مقصود از طبیعی بودن و فطری بودن خلقی،آن نیست که ذاتی غیر قابل تغییر است،بلکه جمیع ملکات و اخلاق نفسانیه،تا نفس در این عالم و در تحت تصرف زمان و تجدد واقع است،قابل تغییر است.
مرحوم صفی در تفسیر منظوم عرفانی خود با اشاره به آیۀ{/«الست بربکم»/}(اعراف:172)خلقت همه را بر توحید میداند و میفرماید: خلق مفطورند بر دین الست#که بدند از روی فطرت حقپرست بازشان بر فطرت ار بنهی تمام#هست بر توحیدشان میل و مقام عقل و دین با هم همانا توأمند#خلق از حق،در نهاد آدمند همچنین با عقل و دین آمد بشر#از خدا در فطرت،از روی نظر پس شدند از کیش اصلی منحرف#عقلها و کیشها شد مختلف دین فطری دین اسلام است و بس#طفره از توحید نبود بهر کس چون نماز آمد به توحیدت دلیل#ترک آن نبود پسند اندر سبیل (صفی عالیشاه بیتا ج 2:829) میبدی در نوبت ثانی کشف الاسرار ضمن تفسیر آیۀ فطرت،حدیث معروف نبوی(ص)مبنی بر ولادت هرمولودی بر فطرت آورده است،سپس با توجه به نظر محققان شرح آن را چنین میآورد که هرمولودی بر عهد و پیمان«الست»و اقرار به وحدانیت پروردگار آفریده میشود،اما تحت تأثیر عوامل مختلف به راههای دیگر کشیده میشود و چهبسا باوجود ایمان فطری،به کفر گراید."