خلاصة:
در آغازسلطنت ناصرالدین شاه میرزا فضل الله امیر دیوان برادر میرزا آقا خان وزیر لشکر حکومت کاشان را داشت، در طول پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه، این شهر از سه نظر، بیشتر معروفیت پیدا کرد، یکی عزل، تبعید و قتل میرزا تقی خان امیر کبیر در کاشان است و دیگری تأسیس شرکت اسلامیه که برای اولین بار با هدف تولید منسوجات ایرانی، در این شهر پا گرفت، و سوم مسئله بابیت و فعالیت آنها در کاشان می باشد. در این مقاله به صورت مفصل به این سه مقوله و به ویژه چگونگی قتل امیر کبیر پرداخته شده است.
ملخص الجهاز:
"» به این ترتیب،دو دلیل میتوان برای سکوت تاریخ کاشان کلانتر ضرابی دربارهء تراژدی قتل امیر کبیر یافت:نخست بیعلاقه بودن کلانتر ضرابی به این رویداد که محال است،و دوم ممیزی بخشی از کتاب که در آن داستان قتل امیر کبیر،هرچند محتاطانه آمده بوده است-در زمان ناصر الدین شاه از حاکمان ولایتهای مختلف خواسته شده بود که ترتیب نوشته شدنه تاریخ و جغرافیای حوزهء مأموریت خود را بدهند و پس از فراهم آمدن کتاب،آن را به مرکز بفرستند- احتشام الملک حاکم وقت کاشان نیز با دریافت این دستور،کلانتر ضرابی را مأمور تألیف تارخ کاشان و جغرافیای کاشان کرد که در آن هنگام مستشار دیوان محاکمات ادارهء جلیلهء نظمیهء ایران بوده است.
از مجموع گزارش لسان الملک،چنین برمیآید که او هم در میان درباریان چاپلوس رفتاری همانند آنها داشته است:«این هنگام در انجمن امرای دربار بر زبان من بنده رفت که مملکت ایران با آن ساحت فسیح بر کبرای میرزا تقی خان تنگ آمد، عرصهء کاشان-که وادی خاموشان است-با آن کبر و خیلا چگونه بر خواهد تافت؟» اقبال آشتیانی«(صد سال پس از قتل امیر کبیر»،4/475)نوشته است:«عاقبت سرهنگ شیل پس از یک سلسله مذاکرات طولانی با دربار ایران و گرفتن وثیقههای مؤکد به خط شاه-که به شخص امیر صدمه نرساند-امیر را به قبول حکومت کاشان راضی کرد و صدراعظم جند روز پیش ایران-که بیاغراق عالمی از هیبت و صلابت او میلرزید -بناچار حاضر شد که به قبول این مقام کوچک تن دردهد."