ملخص الجهاز:
"بربال همین کلمه است کهطبق تفسیر آسمانی،آفرینش به تدریج سر میزندو با هرسر زدنی،چیزی گم میشود و چیزی پدیدمیآید و انسان-نویسنده در بهت میان این گمشدنها به بلوغ میرسد.
بربال همین کلمه است کهطبق تفسیر آسمانی،آفرینش به تدریج سر میزندو با هرسر زدنی،چیزی گم میشود و چیزی پدیدمیآید و انسان-نویسنده در بهت میان این گمشدنها به بلوغ میرسد.
این قرینه شاید براین دلالت میکند که هرفردی که در این باغ و دراین حلقۀ بسته زاده میشود و به لحظهای از لحاظاتاین پیک نیک طولانی میپیوندد،میشود شمایلیاز بیشمار شمایلهای بعدی که بیرون از مناسباتقبیلهای آدمها نخواهد بود و گریزی از آنها نخواهدداشت.
این قرینه شاید براین دلالت میکند که هرفردی که در این باغ و دراین حلقۀ بسته زاده میشود و به لحظهای از لحاظاتاین پیک نیک طولانی میپیوندد،میشود شمایلیاز بیشمار شمایلهای بعدی که بیرون از مناسباتقبیلهای آدمها نخواهد بود و گریزی از آنها نخواهدداشت.
ابو تراب خسروی توانسته است انسانیبودن این شمایلها را در جهان داستانیاش نشان بدهد،بدون آنکه انسانی بودن در جهان داستانیاو حامل بار اخلاقی و داوریهای ارزشی باشد.
ابو تراب خسروی توانسته است انسانیبودن این شمایلها را در جهان داستانیاش نشان بدهد،بدون آنکه انسانی بودن در جهان داستانیاو حامل بار اخلاقی و داوریهای ارزشی باشد.
با همۀ این استحالههای پیدرپی،نمیتوان از نگاهظریف نویسنده غافل شد که انسان او در همه حالوقوف دارد که جلاد بودن همواره یک کابوس است ودر گریز از آن به رؤیا پناه میآورد.
با همۀ این استحالههای پیدرپی،نمیتوان از نگاهظریف نویسنده غافل شد که انسان او در همه حالوقوف دارد که جلاد بودن همواره یک کابوس است ودر گریز از آن به رؤیا پناه میآورد."