ملخص الجهاز:
"وجود رزمنامههای خاص کهتنها در دنیای حماسی کردی وجود دارند،همخوانینامهای جغرافیایی و انسانی با جغرافیای طبیعی وانسانی شاهنامه و نیز به عنوان شاهد،حضور دوچهرۀ مثبت کرد در شاهنامۀ فردوسی و در داستانضحاک میتواند قطعههایی از پازلی باشد که ذهنپژوهندگان را به سوی این انگارۀ تازه هدایت کند: {Sچو ضحاک برتخت شد شهریار#براو سالیان انجمن شد هزار#چنانبد که هرشب دو مرد جوان#چه کهتر چه از تخمۀ پهلوان#بکشتی و مغزش بپراختی#مر آن اژدها را خورش ساختی#و زان پس یکی چارهای ساختن#ز هرگونه اندیشه انداختن#مگر زین دو تن را که ریزند خون#یکی را توان آوریدن برون#برون کرد مغز سر گوسفند#بیامیخت با مغز آن ارجمند#یکی را به جان داد زنهار و گفت#نگر تا بیاری سرانه نهفت#ازین گونه هرماهیان سی جوان#از ایشان همی یافتندی روان#چو گرد آمدی مرد از ایشان دویست#بران سان که نشناختندی که کیست#خورشگر بدیشان بزی چند و میش#سپردی و صحرا نهادند پیش#کنون کرد از آن تخمه دارد نژاد#کز آباد بردل نیایدش یادS}در میان رزمنامههای کردی آثاری وجود دارند کهتنها خاص این زباناند و به گویشهای کلهری،هورامی ولکی و یا تلفیقی بین این سه گویش سرودهشدهاند."