خلاصة:
ادبیات عرفانی ایرانی- اسلامی،گنجینة عظیمی از دستاوردهای فکری و روحانی انسان است که درجهان امروز میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات و آسیبهای روحی و معنوی باشد. انسان امروز گرچه به پیشرفتهای چشمگیری دست یافته، اما در حل بحران و چالشهای روحی خویش چندان موفق نبوده است. این امر برآمده از جداسازی علم و معرفت از وجه قدسی آن و به فراموشی سپردن دیدگاه شهودی و عرفانی نسبت به هستی و عالم است. در این مقاله با تکیه بر دیدگاه عرفانی و شهودی سهروردی و حکایات تمثیلی وی و با در نظر گرفتن بحرانهای روحی انسان معاصر، به تناظر میان این بحرانها و حکمت اشراق پرداخته و چگونگی پاسخگویی معرفتی شیخ اشراق به مسائل انسان معاصر از خلال متون تمثیلی و عرفانی وی دنبال میشود.
ملخص الجهاز:
"(کربن 71:1382) شباهت عصر سهروردی به عصر امروز (پاسخگویی حکمت اشراق به نیازهای معاصر) سهروردی در زمانه خود به پرسشی پاسخ داد که امروز هم جامعة مدرن، نیاز دارد به آن پاسخ گوید؛ اینکه تضاد و تقابل میان عقل و دل، مشاء و اشراق، فکر و قلب چگونه قابل جمع یا حتی قابل حل است؟ جهان امروز گرچه به پیشرفتهای اساسی دست یافته و از مدار ماه گذشته است، اما از قرار مهر بسی دور و از حل بحرانهای روحیخویش عاجز است.
انسان امروز از جنبه ذهنیت انسانی و قوه عینیت و استعداد شناخت عینی بیخبر است و این راز را فراموش کرده که میتواند در عالم لایتناهی درونش سیر کند و جهان خارج را عینیت بخشد تا معرفت باطنی ـ ذهنی و نیز معرفتی بهدست آورد که یک نظام کاملا عینی دارد.
(همان: 51 ـ 52) در بررسی متون عرفانی سهروردی نیز که زبان آنها مملو از رمز و اشارت است باید این نکته موردنظر قرار گیرد و خواننده به این امر توجه داشته باشد که میان تهیسازی معرفت از محتوای قدسی و الهی آن با تقدسزدایی از زبان، هماهنگی و تطابق وجود دارد و اگر خواننده امروزی نمیتواند زبان قدسی و رازآلود این متون مقدس را دریابد، به این دلیل است که زبان امروز که به جهان سکولار تعلق دارد، مملو از تجربه امور نامقدس و عادی است."