ملخص الجهاز:
"اثر روانی این پیشرفت آموزشی تا آن اندازه درجامعۀ بحرین ژرف بود که نه تنها مردم این سرزمین خود را از دیگر عربان درکرانههای جنوبی خلیج فارس برتر میدانستند،بلکه هیئت حاکمۀ بحرین،کشورخود را(در سال 1971)پیشرفتهتر از آن میدید که در سطحی برابر با دیگرشیخ نشینهای خلیج فارس در طرح انگلیسی تشکیل فدراسیون امارات عربیخلیج فارس شرکت کند.
ناآرامیها و جنبشهای سیاسی در بحرین نا آرامیهای مردم بحرین در حقیقت از هنگامی آغاز شد که استعمار بریتانیارسما در سال 1892 سلطۀ کامل خود را بر این سرزمین برقرار کرد.
علت اصلی این ملایمت نسبی را باید در دو نکتهزیرین جستجو کرد:نخست اینکه،آل خلیفه(بنی عتوب)از آغاز ورود به بحریندر سال 1783 خود را تا اندازهای از مردم این سرزمین جدا یافتند؛دوم اینکه،ترکیب جمعیت بحرین با دیگر امارات منطقه متفاوت بوده و هست.
وی پس از پایان مأموریت دو هفتهای خود دربحرین گزارشی به دبیر کل تسلی نمود که در بند 57 آن آمده بود: «نتیجۀ بررسیها مرا قانع کرده است که اکثریت قاطع مردم بحرینخواهان آن هستند که سرزمین آنان رسما به عنوان کشوری مستقل باحاکمیتی کامل و با آزادی تعیین روابط با ملل دیگر شناخته شود.
ذکر این نکته ضروری استکه اصولا پس از پیروزی انقلاب اسلامی،ادعای تاریخی ایران در مورد مالکیتبر بحرین مورد بهره برداری حکومتهای عربی حوزۀ خلیج فارس،بویژه آنها که درداخل با ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی و نارضائی بخشهائی از جمعیت خودروبرو هستند،قرار گرفته و به صورت ابزاری برای دگرگون ساختن تدریجیجغرافیای سیاسی منطقه به سود خواستهای ژئو پلیتیک عربستان سعودی درزمینۀ یکپارچگی سیاسی شبه جزیرۀ عربستان و ضمیمه شدن کشورهای کوچکعربی کرانههای جنوبی خلیج فارس درآمده است."