ملخص الجهاز:
"از یک«نهال»نوپای سهساله سراغ گرفتن و علیهآن«سخن»پراکندان و با تردستیها و مهارتهایویژه در تضعیف تدریجی ممتد آن کوشیدن و یککلمه از سازمان غربگرایانه دانشگاهها و وزارتفرهنگ و آموزش عالی که اصول تشکیلاتیاشهمچنان بر ارکان دانشگاهها حاکم است به میاننیاوردن و بدینترتیب جهاد دانشگاهی را زیرسئوال بردن و از حیز رشد و تکامل انداختن وسرانجام مسئله را به شکل دردآور«هماهنگی»جهاد دانشگاهی با وزارت فرهنگ و آموزش عالیمنحصر ساختن،برای چیست؟ آنها که مطرح میکنند:«جهاد دانشگاهییک نهاد دانشجویی است»و آنگاه نتیجهمیگیرند که پس:«کار هدایت دانشگاه وپاسداری از ارزشهای انقلاب فرهنگی و فرهنگاسلایم از آن برنمیآید»در آغاز انقلابفرهنگی کجا بودند؟آیا اینان غافلند یا خود رابه غفلت دچار ساختهاند که نمیبینند همیندانشجویان بودند که اکثریت نیروی آغازگرانقلاب فرهنگی بودند.
لذا آنان کهبر«جهاد»اشکال وارد میکنند که این نهاد یکنهاد دانشجویی است،درواقع معنای حرفشانیا اینست که مثلا دانشجویان شایسته نیستند ویا حق ندارند که در خدمت آرمانهای انقلابفرهنگی که درواقع همان آرمانهای فرهنگیاسلامی است،باشند و یا اینست که آرمانهایجهاد دانشگاهی تند و تیز و مالامال ازاحساسات جوانانه است و امروز دنیا با اینهمهپیشرفت در علم و فرهنگ و تمدن،جایاینگونه اندیشههای و آرمانهای مکتبیبلندپروازانه نیست!ما بهرحال«رویشان»نمیشود گستاخی لازم را از خود بروز دهند ولذا بیشتر سیاست صبر و انتظار را پیشهمیکنند تا به محض سراغ گرفتن نقص ونقیصهای از فرآیند عملکرد«جهاد»بلافاصلهبر«جمل»های کارشکنی و تضعیف سوار شده وجولان را آغاز نمایند.
امروز چنانچه وزارت فرهنگ و آموزش عالیمدعی است که کار اداره دانشگاهها را قادر استبهتر سامان دهد و تحقیقات را در سطح«استانداردهای بین المللی»برنامهریزی کند وبرنامههای آموزشی را بهتر انجام دهد،بسیارخوب،این گوی و این میدان!اما جهادگراندانشگاهی بدلیل احساس مسئولیت پیام خونشهدای انقلاب فرهنگی و انقلاب اسلامی میهنمان،نمیتوانند نظارهگر حرکت دانشگاه به سمتانگارهها و ارزشهایی باشد که در گذشته وجودداشته است!چیزی که از هماکنون،اینجا و آنجا،دردانشگاهها به چشم میخورد."