ملخص الجهاز:
"این درسا است که بحثبندا arelc red nosihartaL -خیانت روشنفکران-برای اعقابش بیشتربه عنوان یک انتقاد شدید-نسبت به روشنفکرانی که فریاد خود را رها کردهو با اصول علمی یا اخلاقی خود سازش نمودهاند-باقی ماند تا یک تحلیلسیستماتیک از زندگی روشنفکری،ولی این نیز صحت دارد که وی به نامو ویژگیهای اصلی کسانی اشاره میکند که،در نظر او،روشنفکرانواقعی هستند.
من این فرضیه را از پیش میپذیرم که واقعیتهای اواخر قرنبیستم از عقاید گرامشی سرچشمه گرفته است،اما بر این نکته نیز تأکیدمیکنم که روشنفکر فردی است با نقشی ویژه و همگانی در جامعه کهنمیتواند به سادگی به یک حرفۀ بیصورت،با یک عضو شایسته از یکطبقه که فقط به فکر کار و حرفۀ خود میباشد،تقلیل یابد.
و در هیچ جا بهتر از بعضی رمانهای غیر عادی قرن نوزدهم و اوایل قرنبیستم نمیتوان توصیف چنین نقشی را بازیافت-رمان پدران و پسران اثرتور گنیف venegruT ،آموزش و پرورش عاطفی اثر فلوبر trebualF ،تصویر هنرمند به عنوان یک مرد جوان اثر جویس ecyoJ ،که در آنها نمادواقعیت،و حتی دگرگونی آن،تحت تأثیر ژرف و ظهور ناگهانی بازیگریاست جدید به نام روشنفکر جوان مدرن.
من همیشه این تصور را داشتمکه،صرفنظر از فرامدرنیته،لئوتارد و پیروانش بجای ارزیابی صحیحآنچه برای روشنفکر،به عنوان آرایش فرصتهاب بیکران حقیقی،باقی ماندهاست اجازه دادهاند عجز و ناتوانی و شاید بیتفاوتی بر آنان غلبه کند؛چراکه،در حقیقت بیعدالتیهای سنگین و ناگوار هنوز اتفاق میافتد،همکاری روشنفکران با دستگاه قدرت و به خدمت درآورد نشان توسطدستگاه قدرت هنوز میتواند صدای آنان را خفه کند،و انحرافروشنفکران از حرفۀ اصلی خود هنوز مسئلهای اساسی است."