ملخص الجهاز:
"ما در اینجا ترکیب جمعیت و نیروی کار چین را تحت تأثیر سیاستهایگذشته و حال و نیز عوامل اقتصادی،سیاسی و تغییرات اجتماعیبررسی میکنیم؛عواملی که تعیینکنندۀ سیل مهاجران بوده و دربازسازی سیاست اقتصادی ملی و بین المللی باید مد نظر قرار گیرد.
در 1978،با اجرای سیاست آزادسازی اقتصادی،نشانههائیظاهر شد مبنی بر این که چینیهای مقیم خارج مجددا مورد قبلو واقعشدهاند و میتوانند پیوندهای اولیه خود را به عنوان یک دودمان احیاءنمایند؛دودمانی که از طریق زنجیرۀ مهاجرت به عنوان گروهی اجتماعی-اقتصادی به خارج رفته بود تا ابزاری برای تأمین سرمایهگذاری باشد(1989, nooW ،صفحات 40-335).
در مناطق روستائی،جذب نیروی کارکاهش یافت زیرا صنایع روستائی نیز تحت تأثیر سیاست ریاضت قرارگرفته بود و بیش از 3 میلیون کارگر کار خود را از دست داده بودند.
با توجه به جذب ناقص مازاد نیروی کار دراقتصاد چین،سئوال این است که چه روش دیگری باید اتخاذ شود و اگروضع به همین منوال باشد،فشار جمعیت چه وضعی ایجاد خواهد کرد؟ جمعیت مهاجر،پس از آنکه مهاجران شهرها را پر کردند و استفاده ازخانهها،امکانات حمل و نقل و تسهیلات اجتماعی و رفاهی به حد اشباعرسید،دیگر فقط یک مشکل اجتماعی نیست؛جمعیت مهاجر،قبل و بعد ودر حین حرکت فیزیکی خود دارای آثار اجتماعی و سیاسی است.
حال که تحرک نیروی کار تودههای مردم را از محدودۀ فیزیکی واجتماعیشان رها کرده است آنها به کجا خواهند رفت؟اگرگرایشهای شخصی در انتخاب شغل و یک بازار دوگانۀ کار در مشاغل D-3 برای مهاجران روستائی گسترش بیشتری یابد،چین به زودی یکسیستم طبقاتی همانند کشورهای غربی را تجربه خواهد کرد."