ملخص الجهاز:
"بدیهیاست اما که تماس"همکار"با اطلاعات علی الاصول و به صورت خود به خودی حسب موردحساسیت ویژهای نیز راهبر گرداند و کاملا عادی است که بر نقش وی و مآلا بر اهمیتحضور شغل وی بیفزاید و آنجا که سازمان از آشفتگیهایی از آن دست که پیش از آن گفتیمبرخوردار باشد لااقل در خصوص موضوع مورد بحث این اتفاق افتاده بود که حداقل "همکار"به لحاظ آگاهی از رابطۀ طبیعی بقای سازمان با امنیت شغلی خود،و متأثر از ضعیف وناکافی بودن نقشهای مدیریت سازمان،وی به صورت ناخودآگاه به مدد هوش خویش مترصدشده باشد که با استفاده از این اطلاعات در خط مشی سازمان تأثیر گذارد و لذا متناسببینش خویش در گردش و تخصیص و توزیع اطلاعات از موضع تصمیم گیری بر مسند ابرازوجود بنشیند که چنین سازمانهایی در هنگامههای چنین نابسامانیهایی علی الاصول بهیاری خود یاری اهالی محل گویا اداره میشوند.
یعنی سازمان ما مثل یک آدمی استکه دچار بیماری است و طبیعی است که این مشکلات قدری محیط را برایادامه و ارائۀ همکاری مناسب با مشکل مواجه میسازد و البته به این علتشما حق دارید که احساس خیلی خوبی نداشته باشید اما من فکر میکنم کهشما لا اقل در جهت آرامش و راحتی خودتان باید تلاش کنید که مشکلاتخودتان را عموما و با سازمان بیشتر بررسی کنید و سعی داشته باشید فعلاو تا رفع مشکلات سازمان به منظور حفاظت از خودتان لا اقل در برخورد باجوابگویی به آنچه که به عنوان توقعات از آن یاد کردید،عکس العملمتناسب با امکانات و اختیارات سازمانیتان نشان دهسد و توجه داشتهباشید،که توقع زیادی دیگران،مشکل ایشان است و مشکل شما نیست و امامشکل شما این است که میخواهید توقعات زیادی آنها را جواب دهید ونمیتوانید و بعد احساس بدی به شما دست میدهد و این مشکل شماست."