ملخص الجهاز:
"این روابط گاهی بسیار نزدیک،زمانی سست و ضعیف و گاهی قطع میشده است،اما روابطفرهنگی و ادبی هیچگاه کاملا قطع نشده و ریشههای آن بسی قدیمیتر است؛بنابراین ایران کههمسایۀ متمدن و باستانی گرجستان است همیشه مورد توجه اجداد و پیشینیان ما بوده و به راستیعلیرغم اختلاف مذهبی و سیاسی بین آنها،ادبیات ملی هیچ کشوری مانند ایران مورد تجزیه و تحلیلنویسندگان گرجی قرار نگرفته است.
روابط فرهنگی و ادبی ایران و گرجستان به دو دورۀ قبل و بعد از اسلام تقسیم میشود که به آناشاره میکنیم: نمودار روابط قبل از اسلام واژههای فارسی باستان و میانه است که در زبان گرجی حفظشده و تحقیقات و بررسیهای علمی در مورد آن توسط زبانشناسان گرجی روزبهروزگسترش مییابد.
ترجمۀ آثار فارسی به زبان گرجی بعد از اسلام به سه دوره تقسیم میشود: ترجمههای دورۀ کلاسیکی(قرون IIIX-IX )،دورۀ بازسازی(قرون IIIVX-IVX )و معاصر(قرن XX ).
شاهان گرجی در این زمان به کارهای ادبی بسیار علاقهمند بوده و آثاری را به وجودآوردند،از جمله آثار چهار شاه گرجی این دوره از قبیل:تهموراس اول،واختانگ ششم،ارچیل و تهموراس دوم،زینتبخش دورۀ ادبیات بازسازی میباشد.
این پادشاه علم دوست وادبپرور علاوه بر آثار ادبی،آثار علمی بسیاری را نیز از فارسی به گرجی ترجمه کرده است.
باعث خوشبختی است که آقایتودوآ امروز هم با نیروی جوانی،همزمان با کارهای علمی،کارهای ترجمه را انجام میدهد وخود را فقط به ترجمۀ ادبیات کلاسیک محدود نکرده است،برای مثال میتوان از ترجمۀ اشعارغنایی امام خمینی توسط ایشان به زبان گرجی یاد کرد."