ملخص الجهاز:
"نه تونده و نه همسرش هیچ ارتباطی بین این ماجرا و آنچه که شانزده سال پیش رخ داده بود،و آنها فراموش کرده بودند،ندیدند.
این واقعه هم مانند گذشته برای زنانی که مشغول کشیدن آب از رودخانه بودند،در همان محل اتفاق افتاد.
تونده پس از جستوجو،دختر جوان مناسبی پیدا کرد و به طرف رودخانه رفت و گفت که مشغول تهیه و تدارک جشن عروسی برای روز معین است.
جش عروسی ظاهرا یک جشن معمولی بود و جزئیاتش هم مانند عروسهایی دیگر اما در این وضع هیچ کس حتی پدر و مادر،تازه داماد را ندیده بودند.
چند سالی گذشت،تا اینکه یک روز زنانی که مشغول کشیدن آب از رودخانه بودند،از همان جا که قبلا صدا را شنیده بودند،بار دیگر آن را شنیدند.
تونده بار دیگر خود را برای تهیه مقدمات عروسی آماده کرد.
تونده عقیده داشت به این علت تازه داماد در آخرین لحظه خود را نشان نداده که همه را در حال فرار دیده است."