خلاصة:
امروزه در معاملات، تضمین پرداخت دین از سوی مدیون، برای متعهدله از اهمیت بسزایی برخوردار است. یکی از راهکارها جهت ایجاد چنین تضمینی توسل به عقد ضمان میباشد. ضمان عقدی است که میان ضامن و طلبکار(مضمونله) واقع میشود: ضامن تعهد پرداخت دین را میکند و مضمونله به سقوط طلب خود از مدیون رضایت میدهد و در نتیجه این تراضی، دین از عهدة مدیون خارج، و به ذمة ضامن منتقل میشود. گاه ممکن است جهت تضمین هر چه بیشتر وصول طلب از سوی طلبکار، چندین نفر از دینی واحد ضمانت به عمل آورند.تعدد ضمانتها از دین واحد به صور مختلف قابل تصور است. آنچه در این نوشتار مد نظر است، بررسی صحت صور مختلف تعدد ضمانتها از یک دین در حقوق ایران و فقه امامیه میباشد.
Nowadays guaranteeing the repayment of a debt by the debtor is of high significance for the promisee. One of the mechanisms towards such a suretyship is contract of guarantee. Guarantee is a contract between the guarantor and the creditor i. e. one to whom the guarantee is given. The guarantor promises the repayment of the debt and the one to whom the guarantee is given agrees with the extinction of his claim upon the debtor. As a result of this mutual consent، debt goes out of the obligation of the debtor and is transferred to the guarantor. Occasionally it is possible that a single debt is guaranteed by more than one towards further guarantee of the collection of the debt by the creditor. The plurality of suretyship is possible in different ways. The present article is an attempt towards studying the validity of various forms of plurality of suretyship for a single debt in the law of Iran and the Shiite jurisprudence.
ملخص الجهاز:
"به نحو تعاقب چنانچه ضامنین متعدد، در زمانهای مختلف، اقدام به ایجاب عقد ضمان با مضمونله بنمایند، به نحوی که بین ایجابهای مذکور تقدم و تأخر وجود داشته باشد، آنگاه بنابر نحوة قبول مضمونله از ایجابهای بیان شده، دو حالت متصور خواهد بود که ذیلا به آنها پرداخته خواهد شد: الف: تعاقب ضمانتها و قبول یکی از آنها از طرف مضمونله اغلب حقوقدانان، در این حالت، اینگونه نظر دارند که بر مبنای انتقال دین، نخستین ضامنی که مضمونله ضمانت او را قبول میکند، ضمانت از تمام دین را بر عهده میگیرد و به مجرد وقوع ضمان اول، ذمة مضمونعنه برئ میشود و لذا دیگر موردی برای ضمان دیگری باقی نخواهد ماند و قبول سایر ضمانتها از سوی مضمونله بلااثر خواهد بود.
(منصورالسلطنه،1373، ص 363) به نظر این دسته از حقوقدانان، موافقین صحت این نوع از ضمانت، ممکن است دلایل ذیل را اقامه نمایند: اولا درست است که قانون مدنی عقد ضمان را نقل ذمه به ذمه تلقی کرده، ولی با قبول این اصل، امکان تصور مدیونین، یا لااقل ملتزمین متعدد را به نحو ترتیب، بدین صورت که التزام آنان در طول یکدیگر باشد و مضمونله در هیچ حالتی نتواند به بیش از یکی از ضامنین رجوع کند را برای دین واحد به طور مطلق نفی نکرده است."