خلاصة:
پس از تصویب «سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش» و تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی، این سند تحول آفرین جهت اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شده است. بی شک، تدارک سازوکارهای تحولی در سازمان بزرگ و گسترده آموزش و پرورش نیازمند «مدیریت کارآمد و اثربخش» است تا بتواند با استفاده حداکثری از امکانات و منابع موجود و برقراری تعامل فعال و اثربخش با ارکان سهیم و موثر در فرایند تحول، زمینه تحقق اهداف تحول را فراهم آورد.
این مقاله درصدد است تا با بررسی الزامات مدیریتی تحول بنیادین، مجموعه ای از بایدها و نبایدهای حاکم بر فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل تحول آموزش و پرورش را واکاوی و احصاء نماید تا التزام به این مجموعه، امکان دستیابی به اهداف تحولی را تسریع و تسهیل نماید و با صرف حداقل هزینه و کسب حداکثر بهره وری بتوان اثربخشی و کارآمدی حرکت تحولی را ارتقاء بخشد.
ملخص الجهاز:
"خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت موضوع توسط مسئولان ارشد نظام و آموزش وپرورش سند تحول بنیادین و برنامه راهبردی و درازمدت برای تحول همهجانبه و پایدار درآموزش و پرورش کشور توسط جمعی از صاحبنظران و کارشناسان تعلیم و تربیت تدوینو در تاریخ 90/9/7 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی-به عنوان عالیترین مرجعسیاستگذاری فرهنگی کشور-رسیده و برای اجرا به آموزش و پرورش ابلاغ شده است.
اینک و در عرصه اجرا،یکیاز سؤالات مهم و کلیدی آن است که این حرکت بزرگ را چگونه باید مدیریت کرد؟الزامات مدیریت اثربخش تحول بنیادین در آموزش و پرورش کدام است؟چگونه میتوانبرفرایند کار نظارت کرد و برتحقق اهداف تحول امیدوار بود؟ بنابراین واکاوی مدیریت فعال و هوشمندانه تحول و استفاده بهینه از فرصتها وامکانات برای تحقق اهداف تحول تا دستیابی به آموزش و پرورش در طراز جمهوریاسلامی ایران از اهمیت و حساسیت بالا برخوردار بوده و یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
ناکارآمدی نظام مدیریت اداری و اجرایی آموزش و پرورش ایجاد بیش از 100 هزار واحد آموزشی در سطح کشور و گسترش نظام اداری و اجراییبرای ساماندهی امور مدارس و تمرکزگرایی فراوان،مداخلات سیاسی و عدم حاکمیتنظام شایسته سالاری در انتخاب و انتصاب برخی از مدیران سبب شده است که نظاممدیریتی آموزش و پرورش از کارآمدی و اثربخشی مناسب برخوردار نباشد و نظام اداریو اجرایی،چابکی لازم را برای تحقق مأموریتهای سازمانی نداشته باشد(فانی،1385).
فهم دقیق وعمیق مفاهیم تحولآفرینی،به ویژه مبانی نظری و مفاهیم فلسفی تحول بنیادین به همراهتلاش برای گسترش و نهادینهسازی فرهنگ تحولخواهی و تحولآفرینی در درون نظامآموزش و پرورش و همسو نمودن عوامل محیطی و نیز برنامهریزی و طراحی مدل اجراییکارآمد و ایجاد ساز و کارهای نظارتی هوشمند از جمله مواردی است که در این بررسیبه آنها اشاره شده است."