خلاصة:
پایان نامه ها تا حد زیادی بازتاب تمایلات و سلیقه های ذهنی دانشجو است که طی دوران آموزش دانشگاهی شکل می گیرد. شکل گیری مساله از مقولات عمده این نوع مدارک پژوهشی است. هدف اصلی از نگارش این مقاله بررسی مفاد پایان نامه ها، گرایش موضوعی، روش تحقیق، روند و نسبت استفاده از منابع فارسی به لاتین می باشد. روش«تحلیل محتوا» در این پژوهش به کار رفته است. سوالات این پژوهش عبارتند از 1- موضوعات اساسی در رشته برنامه درسی کدام است؟ 2- پایان نامه های مورد بررسی براساس موضوع تحقیق آن ها در حوزه برنامه درسی در دانشگاه های مربوطه چه وضعی دارند؟ 3- پایان نامه های مورد بررسی براساس موضوع تحقیق آن ها در حوزه برنامه درسی در دانشگاه های مربوطه و مقالات انجمن مطالعاعات برنامه درسی چه تشابه و تفاوت هایی دارند؟ 4- روش تحقیق مورد استفاده در پایان نامه های دانشگاه های مربوطه چگونه است؟ 5- روند و نسبت استفاده از منابع فارسی به لاتین در پایان نامه های دانشگاه های مربوطه به چه صورت است؟ پراکندگی موضوعی در پایان نامه های رشته برنامه ریزی درسی نامناسب بوده است عمده ترین رویکرد کمی و عمده ترین روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده است. با توجه به افزایش رو به رشد استفاده از منابع لاتین در تدوین پایان نامه ها این موضوع به یکی از هنجارهای علمی بین دانشجویان مبــــدل گردیده است. با توجه یافته ها این گونه می توان نتیجه گرفت که در پایان نامه های تحصیلات تکمیلی به برخی موضوعات توجه بیشتر و به برخی از موضوعات توجه کمتری شده است. که این امر می تواند متاثر از عواملی چون تخصص استاد راهنما، سرفصل های درس و ناآگاهی از موضوعات به روز باشد.
ملخص الجهاز:
"براین اساس در دانشگاه علامه طباطبایی حوزههای مربوط به«ارزشیابی از برنامه درسی و ارزشیابی محتوایی کتاب درسی با 1802 صدم»،«انتخاب وسازماندهی محتوا با 11/82 صدم»،«برنامه درسی پیشدبستانی و دبستانی با 9/1 صدم»،«فرایند اجرا،تغییر و بهسازی برنامه درسی با 6/36 صدم»و«روش تدریس و الگوهای تدریسبا 5/45 صدم»بیشترین پایاننامه را دارد که بیانگر این واقعیت است که از نظر دانشجویان کار وتحقیق در این حوزهها بیشترین اهمیت را داشته،و در مقابل در برخی حوزهها«همچون پژوهشدر قلمرو برنامه درسی»،«برنامه درسی پوچ»،«نقش معلم در برنامهریزی درسی»،«سطوحتصمیمگیری در برنامه درسی»،«تعریف برنامه درسی و حدود ثغور»،«ارزشیابی از آموختههایدانشآموزان»،«تاریخ برنامه درسی»و«بنیانهای فیزیولوژیک»هیچ فعالیتی صورت نگرفتهاست،و توزیع دیگر حوزهها در موضوعات پایاننامهها را از جدول میتوان مشاهده کرد.
اطلاعات جدول 3 بیانگر تفاوت موضوعی در برخی از حوزهها و تشابه در بعضی دیگر است؛به-طور مثال،حوزههای مربوط به«ارزشیابی برنامه درسی و ارزشیابی محتوای کتاب درسی»با14036 صدم در دانشگاه و 3/59 صدم در انجمن،«انتخاب و سازماندهی محتوا»با 9054 صدمدر دانشگاه و 1032 صدم در انجمن،«روش تدریس و الگوهای تدریس»با 5032 صدم دردانشگاه و 1032 صدم در انجمن،«برنامه درسی دوم متوسطه»با 4079 صدم در دانشگاه و 0صدم در انجمن و«برنامه درسی دوره عالی»با 4025 صدم در دانشگاهها و 1032 صدم درانجمن مطالعات برنامه درسی،در بین دو عرصه مورد مقایسه دارای تفاوتهای بسیاری است؛بهاین معنا که حوزهها ذکر شده بسیار مورد توجه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی،تربیتمدرس و شهید بهشتی قرار داشته و در مقابل در مقالات انجمن مطالعات برنامه درسی به اینحوزهها کمتر توجه شده است."