خلاصة:
شناخت حقوق بیگانگاندر نظام حقوق بین الملل و اسلام، باتوجه به رشد جامعه ها و گسترش ارتباطات در جامعه کنونی بین المللی و وجود کشورها و حکومتهای مختلف اسلامی و غیر اسلامی و حضور اشخاص خارجی در این کشورها ضروری است.
امروزه دولتها با توجه به وضعیتهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویشف معاهدات و مقتضیات حقوق و جامعه بین المللی بیگانگان را از حقوق انسانی برخوردار می دانند. اسلام نیز که حضور آنان را در سرزمین دولت اسلامی مبتنی بر قرارداد امان می داند آنها را به دو گروه بیگانگان کتابی و غیرکتابی تقسیم نموده و بیگانگان کتابی را از حقوق بیشتری بهره مند می داند و برخورداری بیگانگان غیر کتابی از حقوق انسانی، اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی را منوط به عدم بیزاری و عدم جنگ آنان با مسلمانان می نماید.
این مقاله به شکل نظری و روش کتابخانه ای و با توجه به منابع اسلامی و فقه، اسناد و کنوانسیونهای بین المللی و قوانین برخی کشورها به شناسایی و میزان برخورداری اشخاص حقیقی بیگانه از حقوق می پردازد. و مباحثی چون؛ مفهوم واژه بیگانه و ارتباط آن با تابعیت، انواع بیگانگان، مبانی وضعیت حقوقی بیگانگان و حقوق عمومی و خصوصی آنان در هر دو نظام حقوق بین الملل و اسلام مختصرا توضیح می دهد.
ملخص الجهاز:
"حال با توجه بهضرورتها و پیشرفتهای کنونی جامعه بین المللی و وجود کشورها و حکومتهای گوناگون و اینکه برخی ازاین کشورها مدعیاند که دارای حکومت اسلامی هستند و احکام آن را رعایت میکنند و ما نیز در کشوریزندگی میکنیم که مطابق اصل چهارم قانون اساسی آن؛«کلیه قوانین و مقررات مدنی،جزایی،مالی،اقتصادی،ادارای،فرهنگی،نظامی،سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد»،این سوالمطرح میگردد؛آیا بیگانگان در حقوق بین الملل و مکتب اسلام و کشورهای اسلامی و غیراسلامی ازحقوقی که کشورها ملزم به رعایت آنها باشند برخوردارند یا اینکه کشورها بنا به مصالح و منافع خودشاناین حقوق را در نظر میگیرند؟اگر بهرمند هستند مبانی این حقوق چیست و به چه میزانی برخوردارند؟ لذا هدف نوشتار حاضر آن است که؛با کنکاش در منابع اسلامی(قرآن،کتب فقهی و برخی کتب رواییو نظریات علمای اسلام)و منابع بین المللی(اسناد بین المللی حقوق بشر،کنوانسیونهای بین المللی وقوانین کشورها)به پاسخ سوال مذکور در هردو نظام حقوق بین الملل و اسلام بپردازد.
نظامحقوق اسلام نیز حقوقی که جامعه بین المللی برای بیگانگان مورد شناسایی قرار داده را به شرط عدممخالفت آنها با قوانین اولیه اسلام و منافع و مصالح عمومی دولت اسلامی به رسمیت شناخته و بیگانگاندر صورت عدم بیزاری و عدم جنگ با مسلمانان در دین،از حقوق انسانی،اخلاق حسنه و قسط و عدلاسلامی برخوردارند.
مطابق قوانین اسلام نیز حق ترافع قضایی برای بیگانه در صورتی که خوانده دعوا ذمی یا مسلمان باشدمورد قبول تمام فقها و علمای اسلام است({/«فان جاؤوک فاحکم بینهم او اعرض عنهم»/}مائده42/)،امادر صورتی که خواندن دعوا بیگانه(مستأمن)دیگری باشد،به خصوص زمانی که بیگانه براساس عقد هدنهوارد دارالاسلام شده باشد،مورد اختلاف بین علماء است برخی از آنها میگویند:«دولت اسلامی تعهدیبیش از حمایت از اتباع بیگانه در برابر اتباع دولت اسلامی ندارد و مکلف به حمایت و دفاع از او در برابر هلحرب نیست."