ملخص الجهاز:
"انسان هنوز در مرحله آغاز کشفیات خودقرار دارد و در این مرحله سئوال اینستکه آیا نیروی ویرانکنندهای که دانشفعلی بشر در اختیار انسان گذاشته،به او اجازه خواهد داد که این دانش راتا حدی که غیرقابل تصور است توسعه دهد،یا قبل از آنکه انسان بتواندتصویر کامل واقعیت را براساس بنیادهای فعلی طرح بریزد،بدست خودنابود خواهد گشت؟ اگر قرار است تصویر کامل واقعیت را طرح بریزد،وجودیک شرط حتمی و ضروری است:تضادهای اجتماعی و امور نامعقولی کهدر طی تاریخ بشر«وجدان کاذبی»را بر انسان تحمیل کرده و فرمانرواییبر انسان و در نتیجه تسلیم او را موجه جلوه داده است،باید از میان برود؛ فراگرد آزادی یا دست کم به درجهای تقلیل یابد که مدافعه از نظم اجتماعی موجود،ظرفیت و قابلیت تفکر انتقادی انسان را زایل نگرداند.
انسان نه تنها صاحب عقل است و به«چهارچوب جهتیابی»نیاز دارد تا دنیای پیرامون خود را بسازد و آنرا معنیدار کند،بلکهدل و تنی هم داردکه میخواهد همراه با هیجانات آن با دنیا،وبا انسان و با طبیعت پیوسته باشد.
راهحلهایی که مسأله زیست و هستیانسان موجد آنست،دیگر بازگشت به طبیعت یا اطاعت کورانه از شخصیتپدر نیست،بلکه راهحلها،با دید تازهای همراه است که در آن انسانمیتواند،در جهانی که زندگی میکند،آسودگی خیال داشته باشد وبر احساس ترسناک تنهایی خود فائق آید،و با رسیدن به چنین مرحلهای،نیروهای انسانی خود را کاملا توسعه دهد و ظرفیت دوست داشتن و بکاربردن عقل و خرد،آفرینش زیبایی و لذت بردن از زیبایی،و سهیم کردنانسانیت خود را با تمام انسانهای دیگر،به اوج خود برساند.
** این پیود تازهای که به انسان اجازه میدهد خود را با تمامانسانها یکی احساس کند،اساسا با پیوند توأم با تسلیمی که نسبتبه پدر و مادر وجود دارد،فرق دارد."