ملخص الجهاز:
"برای احتراز از طول کلام از ذکرمثال دربارۀ تمدنهای کهن میگذریممیآئیم قدری جلوتر اگر اسلام توانستدر مدتی نسبتا کوتاه برقسمت بزرگی ازجهان شناخته شدۀ آنروز تسلط یابد،یک علتش آن بود که زبان عربی قابلیت آنرا یافت که بسرعت بسط و نضج پیدا کندو نزدیک بتمام معلومات مهم دنیای متمدنزمان را در خود بگنجاند.
هیچ عاملی باندازه زبان فارسی در احیاء ایران بعد از اسلام وکسب هویت و احترام برای قوم ایرانی مؤثرنبوده است،و این زبان با چنان سرعت وحدتی بالید که هنوز بیش از چند ده سالاز عمرش نگذشته بود که کتابی چونشاهنامه در آن پدید آمد که آن را«قرآن القوم»یا«قرآن عجم»خواندند.
سئوال اول این است که اگر دبیرانو متفکران به کمک جباران نشتافته بودند،آیا آنها از میان میرفتند و کسان بهتریجای آنها را میگرفتند؟و سئوال دوماینکه:امیران ترک و مغول و مشابهان آنهااگر از طریق ادب فارسی تلطیف نمیشدند،آیا خیلی بیش از آنچه کردند،بدینمیکردند؟ این مقدار تفصیل برای آن بودکه ریشهسازی عمیق زبان و آثار زبانی درفرهنگها و نتایج خوب و بد آن تا حدی موردیادآوری قرار گیرد؛چه،بدون توجهبه این سوابق،شناخت مسائل امروز ایرانو آیندۀ آن ناممکن خواهد بود.
بقیه مطالب را فهرستوار در چندپیشنهاد خلاصه میکنم: با مقدمهای که بیان شد بنظر اینجانبتوجه به زبان فارسی نخستین شرط است کهجامعۀ ایرانی بتواند معنا روی پای خودبایستد؛اگر قرار باشد که اقدامی صورتگیرد بجا خواهد بود که موارد ذیل موردبررسی و تأمل قرار گیرد: 1-ایجاد یک سازمان نظارت برسیرزبان فارسی،مرکب از افراد صالح و دلسوز."