"کابوس (از آثار گته شاعر المانی) کیست که در این نیمۀ شب-در این باد و طوفان-از این جنگلمخوف سواره عبور میکند؟این پدری است که با پسر خود بطرفمنزل رهسپار است.
پسر با پدر خود:پدرجان!پدرجان!نمیشنوی که کابوس (از آثار گته شاعر المانی) کیست که در این نیمۀ شب-در این باد و طوفان-از این جنگلمخوف سواره عبور میکند؟این پدری است که با پسر خود بطرفمنزل رهسپار است.
پدر متوه پسر خود شده میگوید:بچهجان!چرا اینقدرمیترسی؟چرا صورت ترسان خودت را هر لحظه پنهان میکنی؟ پسر با رنگ پریده و مضطربانه:پدرجان!مگر رب النوع سفاکچنگل را نمیبینی که در مقابل من است؟نمیبینی او را با شاخ و دممهیبش؟؟ پدر:بچه عزیزم!این یک توده مه غلیظ است که من میبینم.
پدر متوه پسر خود شده میگوید:بچهجان!چرا اینقدرمیترسی؟چرا صورت ترسان خودت را هر لحظه پنهان میکنی؟ پسر با رنگ پریده و مضطربانه:پدرجان!مگر رب النوع سفاکچنگل را نمیبینی که در مقابل من است؟نمیبینی او را با شاخ و دممهیبش؟؟ پدر:بچه عزیزم!این یک توده مه غلیظ است که من میبینم."