خلاصة:
شیوه های تولید در هر جامعه ای، بنیان ساختار و سازمان اجتماعی آن جامعه را تشکیل می دهند. این موضوع آنقدر اهمیت یافته است که متفکرانی نظیر مارکس و طرفداران نظریه های مارکسیستی، عوامل اقتصادی، یعنی نیروهای تولید و روابط تولید را محرک تکامل تاریخی جوامع انسانی دانسته اند. در ایران نیز به ویژه تحت تاثیر نظریه های مارکسیسم، صورت بندی اجتماعی در دوره های مختلف تاریخی، سنخ شناسی شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این صورت بندی ها، فئودالیسم، شیوه تولید آسیایی، شیوه تولید ملوک الطوایفی یا خان خانی و دهقانی، شیوه تولید سرمایه داری و آمیختگی شیوه های تولید را شامل می شوند. گروهی از پژوهشگران معتقدند که ایران، نظامی فئودالی داشته و اقتصاد سیاسی آن نیز باید در پرتو فئودالیسم و قوانین عمومی مربوط به توسعه فئودالیسم و نیز تناقض هایی مورد بررسی قرار گیرد که موجب پیدایش سرمایه داری از فئودالیسم می گردد. گروه دیگری از پژوهشگران که عمدتا تحت تاثیر نظریه های مارکسیستی هستند، با تاکید بر دیدگاه مارکس درباره شیوه تولید آسیایی، تاریخ ایران را در قالب این مدل مورد ارزیابی قرار می دهند. پژوهشگران مذکور به نظریه ویتفوگل درباره شیوه تولید آسیایی در کتاب «استبداد شرقی» اعتقاد دارند که بر اساس آن، جوامع آسیایی سیر تکاملی خاصی را طی کرده اند و از این رو، با فئودالیسم اروپایی متفاوت هستند. لیکن این دیدگاه نیز همه جوامع آسیایی را بدون توجه به تنوع فرهنگی، اقلیمی و جغرافیایی آنها، یکسان در نظر می گیرد. با وجود این، برخی از پژوهشگران نیز از تفاوت های ساختاری میان غرب فئودالی و ایران ماقبل سرمایه داری آگاهی داشته اند. آنها وجود شهرهای بزرگ، اقتصاد پولی، سکونت ارباب های ایرانی و شاهان در شهر، فقدان اشرافیت موروثی و عدم تضاد شهر و روستا، فقدان نظام منوری و سرواژ، وجود نظام آبیاری متمرکز و تحت مدیریت دولت و سیطره دولت را بر ساختارهای اجتماعی، تفاوت های اصلی میان فئودالیسم غربی و شیوه های تولیدی در ایران بیان کرده اند. برخی از پژوهشگران نیز با تاکید بر صورت بندی های خاص جامعه ایران، آن را نظام ملوک الطوایفی یا خان خانی در نظر گرفته اند و برخی نیز بر امتزاج و آمیختگی شیوه های تولید در کشورهای جهان سوم، از جمله ایران تاکید کرده اند. نظام های بهره برداری از مراتع نیز که عمدتا تابع نظام های زمین داری بوده اند، اساسا مربوط به دوره اصلاحات ارضی و حکومت شبه مدرنیستی پهلوی است که دچار دگرگونی های فراوانی شده است. این تغییرات در حوزه مدیریت مراتع و نیز در ساختار اجتماعی ایلات و عشایر مشاهده می شود.
ملخص الجهاز:
بـه عبـارتی، در پژوهش هایی که از چارچوب نظری و انتقادی در تحلیل مسایل برخوردار هستند، عمدتاً با شیوه هرمنوتیـک از طریق بازخوانی اسناد و نظریه ها، تحلیل های انتقادی از لابه لای محتوا بیان میشوند، البته همان طور که بیان شد، در این پژوهش ، از انواع روشها در بررسی مسایل مرتع و نظامهای بهرهبرداری از مراتع در ایران استفاده شـده است که در اینجا فقط بخش نظری بیان شده است .
در دورههای خاصی، روشنفکران ایرانی برای تبیین نظامهای تولید در ایران، بر اسـاس سنخ شناسیهای غربی از فئودالیسم تا سرمایه داری تلاش میکردند، لیکن با پژوهش های بعدی در تاریخ ایـران این موضوع روشن شد که شیوه تولید در ایران قبل از مشروطیت ، ویژگیهایی دارد که با نظـام فئـودالی غـرب متفاوت است ، حتی برخی از پژوهشگران دورههایی از تاریخ ایران را به ویژه در دوره صفویه و بخشی از دورة قاجار را تحت تأثیر این سنخ شناسیها، دوره ظهور و رواج شـیوه تولیـد فئـودالی در ایـران مـیپنداشـتند، امـا یافته های پژوهش های انجام شده، تفاوتهای بارزی را بین آنها نشان میدهد.
همانطور که در ادامه نیز به تفصیل بیان خواهد شد، در تاریخ ایران، بهرهبـرداری دهقـانی و خانخانی در بهرهبرداری از مراتع و در بهره برداری از زمین های کشاورزی، از مهم ترین شیوههای بهـرهبـرداری بودهاند که ویژگیهای خاص خود را داشتند و در مقایسه بـا نظـامهـای تولیـد آسـیایی و فئـودالی، یـک نـوع قشربندی اجتماعی و سلسله مراتب خاص محلی و بومی را میتوان در آن یافت که در نوع خود منحصر به فرد بوده و به لحاظ تأثیر در تکامل تاریخی نیز بیشتر نقش تقویتی و واسط داشته اند تا نقـش مسـلط و اصـلی.