خلاصة:
فمینیسم، به مثابة نظام فکری برآمده از انگارة اومانیسم، بازتاب مکتبهای فکری مدرن غربی، در بحث زنان است. با توجه به ویژگیهای مشترک همة گرایشها، میتوان تعریف و نظریة تربیتی مشترک و نسبتا فراگیر برای آنها در نظر گرفت. فمینیستها عرصه تعلیم و تربیت را بهترین بستر برای توانمندسازی زنان و ترویج دیدگاههای نقادانة مبتنی بر جنسیت، رسیدن به برابری کامل زن و مرد، گسترش رشتة مطالعات زنان و غیره از اهداف خود در این عرصه میدانند. برای رسیدن به این اهداف، اصول و روشهای همچون نقد، تشابهمحوری، مخالفت با خانهداری و مادری، الگوسازی فمینیستی و غیره را در پیش گرفتهاند.در ارزیابی و نقد فمینیسم باید توجه داشت که اولا، نباید نهضت دفاع ازحقوق و کرامت زنان را با فمینیسم یکسان پنداشت؛ ثانیا، آثار مثبتی که این نهضت داشته، نه آثار اندیشههای فمینیستی، بلکه آثار طرح بحث حقوق زنان در غرب است؛ ثالثا، در یک نگاه جامع ضمن توجه به آثار مثبت طرح بحث حقوق زنان، باید به پیامدهای ویرانگر اندیشههای فمینیستی نیز توجه نمود.
ملخص الجهاز:
"» 64 تاریخچه فمینیسم دربارة سرآغاز و عوامل شکلگیری جنبش فمینیسم، نظریات متعدد وجود دارد: در یک نگاه کلی، میتوان گفت: علاوه بر تحولات فکری و مباحث اندیشهای، که در غرب مدرن رخ داد، یکسلسله حوادث مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز در گسترش آن نقش تعیینکننده داشته است.
حاکمیت ارزشهای دینی را بزرگترین مانع در جهت رسیدن به اهداف خود میپندارند؛ زیرا معتقدند علاوه بر اینکه تمام پیامبران مرد بودند، ادیان الهی خانواده و مادری را بسیار ارزشمند میدانند و برای پاسداشت آن، اشتغال زنان در بیرون خانه، مشارکت برابر زنان با مردان در همة عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره را منع میکنند.
تربیت یکسان دختر و پسر در مدرسه و خانواده، مشارکت یکسان پدر و مادر در امر بچهداری و خانهداری، توزیع مساوی قدرت اقتصادی بین زنان و مردان در سطح جامعه، و رفع هرگونه تبعیض و خشونت اجتماعی و خانوادگی علیه زنان، از مهمترین اصول تربیتی گرایشهای گوناگون فمینیستی به حساب میآید.
تأکید بر تغییر نگاه نسبت به زنان از موجودات فرعی و جنس دوم به شهروندان حقیقی و درجه یک در غرب، تلاش برای به دست آوردن حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، رشد کمی و کیفی آموزش زنان، بالابردن اعتماد به نفس در آنان، خلق پرسشهای جدی و اساسی در حوزههای مختلف فلسفی، اخلاقی، تربیتی، دینی و غیره از دستاوردهای مثبت طرح این دیدگاهها به حساب میآید که موجب تحولات مهم در جامعة انسانی، به ویژه جوامع غربی گردید که حداقل حقوق انسانی زنان نادیده گرفته میشد."