خلاصة:
ادبیات اخیر در مورد رشد با توجه به سیاستهای مالی، بر بهینگی یک مالیات بلند مدت صفربر روی همه عوامل انباشت پذیر تولید تأکید دارد. در یک مسیر مفروض از مخارج دولت طرح مالیات بهینه نیازمند برنامه ریز اجتماعی است که بتواند موجودی مثبتی از مخارج عمومی مولد را به گونه ای در کوتاه مدت فراهم سازد و در بلند مدت مخارج دولت با درآمد ناشی از مدیریت سبد دارایی های عمومی به جای توسل به برنامه های مالیاتی که باعث بهم ریختگی میشوند تأمین مالی شود. این تحقیق به دنبال مدل پایه بارو است که توضیح و بسط داده می شود. در اینجا اندازه دولت بهره ور در مدلهای رشد درون زا مورد مطالعه قرار گرفته و با توصیف تعادل رقابتی و ویزگیهای تعادل بازار در مسیر رشد تعادلی، نرخهای مالیاتی بهینه بر روی سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و اندازه دولت تعیین می شوند. با در نظر گرفتن اقتصاد ایران، پس از تعیین مسیر رشد تعادلی و نرخ های رشد سرمایه انسانی و فیزیکی که با نرخ یکسان رشد می کنند، مخارج بهینه دولتی، نرخهای بهینه مالیاتی بر سرمایه انسانی وسرمایه فیزیکی با در نظر گرفتن تاثیر مخارج دولتی در درون سیستم تعیین می شوند. سپس نقش توضیح دهندگی بر بهرهوری سرمایه فیزیکی و بهرهوری سرمایه انسانی نیز در ایران ارزیابی میشوند.
ملخص الجهاز:
"نمودار (13): روند نرخ رشد مصرف در نتیجهی تغییر نمودار (14): روند نرخ رشد مخارج دولتی در نتیجهی تغییر نمودار (15): روند نرخ رشد درآمد ملی در نتیجهی تغییر بنابراین مقدار بهینه مخارج و نرخ های بهینه مالیاتی با توجه به اینکه مقدار آنها بسته به پارامترهای و دارد و اینکه در این تحقیق از روش کالیبره کردن استفاده شده و حالتهای مختلفی برای بررسی مدل در ایران مورد توجه قرار گرفته است، دارای جوابهای منحصر به فردی در حالتهای مختلف هستند.
Roubini (1996), Optimal Government Spending and Taxation in Endogenous Growth Models, NBER Working Paper, No. 5851, December.
Roubini (1994), Optimal Taxation of Human and Physical Capital in Endogenous Growth Models, NBER Working Paper No. 4882, October.
Roubini (1996), "On the Taxation of Human and Physical Capital in Models of Endogenous Growth,” Journal of Public Economics, Elsevier, vol.
مسئله حداکثرسازی نسبت به دو قید زیر برای سرمایه انسانی و فیزیکی می باشد: (پ-2) (پ-3) و مجموعه قیدهای تخصیص بازار به صورت زیر می باشد: (پ-4) (پ-5) (پ-6) که: و: اگر ضرایب مربوط به معادلات (پ-4) تا (پ-6) باشند، آنگاه شرایط مرتبه اول برای این مسئله به صورت زیر است: (پ-7) (پ-8) (پ-9) (پ-10) (((پ-11) (پ-12) (پ-13) (47-1) پس اولا نرخ مخارج بهینه همواره برابر خواهد بود ثانیا وقتی آنگاه با توجه به روابط (پ-8) و (پ-11) و (پ-13): (پ-15) بنابراین مشخص می شود که باید مالیات بر سرمایه در مدل 1 برابر صفر و در مدل 2 برابر با باشد."