خلاصة:
حقیقت تجارب شهودی و چگونگی تحقق آنها، از جمله مسائلی است که همه افراد، فرهنگها و آیینها با آن مواجه بوده و در خصوص آن دیدگاههایی ابراز داشتهاند. دو دیدگاه عمده در خصوص حقیقت چنین تجاربی مطرح شده است: نظریه ذاتگرایی که بر انسجام این تجارب و مشترک بودن آن بین افراد و اقوام تأکید داشته و دیگری دیدگاه ساختگرایی که ایدهها و تفکرات مکاشفهگر را در تکوین و شکل دهی تجارب پر رنگ دانسته است و لذا بین افراد و فرهنگها تفاوتی ماهوی در این تجارب وجود دارد. نظام فکری اشراقی، که با مطارحات حکیم سهروردی تنسیق شد، در این زمینه، دیدگاه خاص و ارزندهای دارد. در چنین تفکری اتحاد با نور زمینه ساز مکاشفه عرفانی است و دیدگاه خاص نفسشناسانه این نظام در تحقق این تجارب دخیل است که با اشراق و مشاهده همراه بوده، با اتحاد و فنا پایان میپذیرد. گرچه در این تفکر ویژگیهای ذوقی و اشراقی نقش اساسی دارد، ولی مجموعه ویژگیهای تجارب مینوی از نگاه سهروردی، بیانگر نوعی ذاتگرایی در مکاشفات عرفانی است، نه اینکه وحدت شخصی تجارب بر اساس نوع تفکر حاکم بر افراد، هر تجربهای را از دیگر تجارب جدا کند؛ بلکه همه آنها دارای مشترکات و زمینههای واحدند. پژوهش حاضر ضمن اشاره به دیدگاههای مطرح در این خصوص به توضیح چیستی و چگونگی تجارب مینوی از نگاه سهروردی پرداخته و به مجهولاتی در این زمینه پاسخ داده است.
ملخص الجهاز:
"همینطور نفس انسانی نیز که جوهر قدسی است، آنگاه که به(عالم)نور متصل میگردد و لباس اشراق میپوشد،خود فاعل و مؤثر میشود و به هرچه اشاره کند،تحقق میپذیرد(سهروردی،ص 503)و سهروردی این مقام را مقام«کن»نامیده است که سالک میتواند مثل قائم به ذات را ایجاد کند و به هر صورتی که میخواهد آن را آشکار سازد و این همان مقام سالکان کامل و اخوان تجرید است و میگوید: «و لان التجرید مقام خاص فیه یقدرون علی ایجاد مثل قائمه علی ای صوره ارادوا و ذلک هو ما یسمی مقام«کن»(سهروردی،1372:242).
شیخ اشراق سالک معنوی را پس از توغل در سلوک روحانی و تقرب به نور الانوار،در مقام تشبه به او دانسته است؛به گونهای که در درک و حصول حالات قدسی،فاعل و صاحب اختیار میشود،البته نه به این معنی که«العارف یخلق بهمته ما یشاء»،زیرا در اینجا بحث خلق نیست،بلکه مشاهده مشاهده حقایق غیبی است که عارف با اختیار خود به آن میپردازد و به اسماء الله تشبه یافته و متحقق به اسماء شریفه حق میشود که اسامی فاعل،مختار و مرید،از جمله آن اسماء مبارکه است و چنانچه در ریاضت توغل ورزیده،از مرتبه سکینه فراتر رود،مشاهده انوار برای او به صورت ملکه در میآید؛چنانکه:(اصحاب عروج نفس،مشاهده صریح و تمامی را در حالت انسلاخ شدید از بدن تجربه کردهاند و ایشان در این حالات،یقین کردند که آنچه را که مشاهده میکنند، نقوش و صوری نیست که در قوای بدنیه باشد و مشاهدۀ بصری به وسیله نور مدبر باقی است(همان، 1372،ج 2:213)."