ملخص الجهاز:
"در حال حاضر یکی از مواد مهم برنامه چهارم،ماده 111 بخش چهارم،صیانت از هویت و فرهنگ اسلامی-ایرانی است که در آن دولت موظف شده با هدف توسعه فعالیت زنان در جامعه و افزایش فرصتها و گسترش سطح مشارکت آنها در کشور اقداماتی را انجام دهد که برخی موارد آن شامل: الف-تدوین و تصویب و اجرای برنامه جامع توسعه مشارکت زنان مشتمل بر بازنگری قوانین و مقررات، بهویژه قانون مدنی،تقویت مهارتهای زنان متناسب با نیازهای جامعه و تحولات فنآوری،شناسایی و افزایش ساختارهای سرمایهگذاری در فرصتهای اشتغالزا،توجه به ترکیب جنسیتی عرضه نیروی کار،ارتقای کیفیت زندگی زنان و نیز افزایش باورهای عمومی نسبت به آنها، ب-تنظیم و ارائه لوایح مربوط به تحکیم نهاد خانواده،برای تصویب در مراجع مربوط، ج-انجام اقدامهای لازم مانند تهیه برنامههای پیشگیرانه و تمهیدات قانونی و حقوقی به منظور رفع خشونت بر ضد زنان، د-تقدیم لایحه حمایت از ایجاد و گسترش سازمانهای غیردولتی،نهادهای مدنی و تشکلهای زنان به مجلس شورای اسلامی.
وقتی در آمار رسمی اعلام میشود که در کشور،یک میلیون زن سرپرست خانوار وجود دارد(طبق آمار غیررسمی سه میلیون نفر)چه کسی میخواهد مانع از اشتغال زنان شود،آیا به غیر از نشانهگیری فقر بیشتر برای خانوادهها با نادیده گرفتن نیروی عظیمی که میتواند در تولید مشارکت کند،بنیانی اقتصادی جامعه و کشور،دچار تزلزل و بحران نخواهد شد؟چه کسی میخواهد که زنان در تعیین سرنوشت خود مشارکت نداشته باشند،مگر نه اینکه کرامتبخشیدن و شخصیت دادن به زنان یک اصل است پس چگونه وقتی کسی از ابتداییترین حقوق انسانی محروم میشود به او ارزش و بها داده شده است؟ هر چند زمان بسیاری سپری شده،هنوز هم میتوان درباره راهبردهای موجود توسعه و به کارگیری زنان در فرایند توسعه با توجه به نیازهای کشور وا همیت آن در سطح جهانی،در ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه تجدید نظر کرد و با اتخاذ سیاستهای مناسب برای تأمین منافع بیشتر افراد جامعه(نه فقط منافع یک گروه ویژه)و تغییر و تحکیم ساختار مناسب اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی اقدام کرد."