خلاصة:
این نوشتار تلاش دارد تا شبکه بررسی مسائل ایران در امریکا را مورد مطالعه قرار داده و دیدگاه های آنها در مورد سیاست های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارتند از: چه افراد و سازمان هایی در مباحث مربوط به سیاست های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران مشارکت کرده و در نتیجه، آیا بخشی از شبکه بررسی مسائل ایران محسوب می شوند؟ توصیه های سیاسی که اعضای شبکه بررسی مسائل ایران ارائه کرده اند، چیست؟ کدام یک از این توصیه های سیاسی، تحت مقوله خط مشی های دیپلماسی عمومی قرار می گیرند؟ بر پایه توصیه های ارائه شده درباره سیاست های امریکا در قبال ایران و روابط میان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران، چه حلقه های سیاست سازی را می توان در این شبکه شناسایی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، اسناد به دست آمده در پژوهش درباره شبکه بررسی مسائل ایران را به دقت مطالعه کرده و سیاست هایی را که هریک از اعضا توصیه کرده بودند، مورد توجه قرار می دهیم. با مراجعه به برخی از پایگاه های داده در مجموع، ۱۸۲ شخصیت به عنوان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران شناسایی شدند. از آنجا که در بعضی سازمان ها بیش از یک نفر از این شخصیت ها حضور داشتند، در مجموع ۱۰۴ سازمان که دست کم یکی از اعضای آنها در شبکه بررسی مسائل ایران حضور دارد، شناسایی شدند. با آغاز تحلیل داده ها و نیز بر پایه سیاست های توصیه شده، پیش فرض های آنها درباره ماهیت روابط جمهوری اسلامی ایران و امریکا و برداشت آنها از واقعیت های سیاسی در ایران، چهار الگوی مختلف نمایان شد. براساس نتایج نهایی به طورکلی مجموعه سیاست های توصیه شده اعضای شبکه بررسی مسائل ایران را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: «تعامل راهبردی»، «تنبیه گری بدون تعامل»، «تعامل ستیزه جویانه» و بالاخره «دگرگونی بنیادین» آشکار شدن چنین الگویی را می توان حاکی از وجود چهار گروه یا حلقه سیاست ساز در شبکه بررسی مسائل ایران دانست که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته و معرفی می شود.
ملخص الجهاز:
"نتایج نهایی این تحلیل نشان داد که بهطور کلی مجموعه سیاستهای توصیه شده اعضای شبکه بررسی مسائل ایران را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:«تعامل راهبردی»،«تنبیهگری بدون تعامل»،«تعامل ستیزهجویانه»و بالاخره«دگرگونی بنیادین»در سیاست خارجی امریکا.
تعامل راهبردی حدود 31 درصد از اعضای شبکه بررسی مسائل ایران(56 نفر)بر این باورند که تعامل دیپلماتیک بدون پیششرط،تنها رویکرد موفقی است که باید راهبرد امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را شکل دهد.
از این دیدگاه،تعامل پایدار«به احتمال زیاد،بیش از شیوههایی همچون افزایش تنش تا سرحد جنگ یا تداوم تلاشها برای تهدید،ارعاب و اجبار جمهوری اسلامی ایران به همراهی،در تقویت امنیت ملی امریکا مؤثر خواهد بود» tcejorP yciloP ngieroF naciremA( )8002 .
اما طرفداران «تعامل راهبردی»توصیه دیگری نیز برای دیپلماسی عمومی در قبال جمهوری اسلامی ایران دارند:دولت امریکا باید اقدامات خود را در زمینه«ترویج دموکراسی» در ایران متوقف کند؛زیرا این اقدامات«بیش از آنکه به گسترش دموکراسی در ایران خدمت کند،به این روند آسیب میرساند» yciloP ngieroF naciremA( .
این دسته از کارشناسان نیز، همانند اعضای حلقه«تنبیهگری بدون تعامل»،بر آن هستند که سیاستها و اقدامات جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 منافع امریکا را در منطقه خاورمیانه به خطر انداخته است و هماکنون نیز این کشور خطری جدی برای رژیم صهیونیستی بهشمار میآید.
01 (به تصویر صفحه مراجعه شود) «مؤسسه مطالعات سیاستها»6تنها اتاق فکر بزرگ در امریکاست که از دگرگونی بنیادین در سیاست خارجی امریکا و تغییر اساسی در سیاست این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران حمایت میکند.
nnelG,relsseK iserbalaC omissaM,tsoP notgnihsaW,ygetartS narI no notnilC esivdA ,''esuoH etihW ot sevoM,resivdA narI,ssoR sinneD,rerehcS leahciM dna ,9958,0/elcitra/scitilop/emit/moc."