خلاصة:
از میان صاحبنظران عرفان نظری در دین برحق اسلام، نام ابنعربی بسیار برجسته است؛ زیرا بنابه برخی گفتهها، وی آورنده عرفان نظری به عرصه سیر و سلوک بوده و از اینرو، نقطه عطف عرفان اسلامی و مورد توجه همگان، اعم از مخالف یا موافق این مشرب فکری است. در آثار او، همچون هر متفکر برجستهای دقتهای بسیار شده و برخی از آنها متون درسی قرار گرفته است. در این میان، برخی عبارات در نوشتارهای منسوب به او دارای ابهاماتی است؛ عباراتی که گاه حمل بر توهین و موجب تکفیر او میشود و گاه از او نفی شده یا حمل بر صحت میشود. این نبشتار سعی دارد دو عبارت مبهم و منسوب به او را مطرح و در جستوجوی پاسخی از جانب صاحبنظران و محققان این عرصه بدان باشد. در این تحقیق، از روش عقلی، نقلی و انتقادی استفاده شده و از منابع کتابخانهای بهره گرفته شده است. دلایل موافقان قویتر دیده شده و به وجود دس و تحریف در متون منسوب به ابنعربی اذعان یافته و به این اعتقاد رسیده است که اصطلاح «خاتمالاولیاء» بودن بر یک معنای اصطلاحی در حوزه عرفان نظری دلالت دارد و از آن قصد بدعت و یا کفر نشده است.
ملخص الجهاز:
"سؤالی که مطرح است این است که آیا ابنعربی با ادعای خاتمالاولیاء بودن خود، قصد بدعت در دین داشته است؟ آیا نقل مشاهده رجبیون در آثار ابنعربی بر توهین به فرقه ناجیه اثناعشری شیعه دلالت دارد؟ برای رسیدن به جواب سؤال اول، چند سؤال مقدماتی مطرح میشود: ابنعربی این واژه یا اصطلاح را در چه مواردی استعمال کرده است؟ صاحبنظران و محققان با این استعمالها چه برخوردهایی داشتهاند و چه توجیهات و انتقاداتی نسبت به آن داشتهاند؟ برای پاسخ به پرسش دوم تحقیق، باید به دنبال پاسخ سؤالات ذیل بود: رجبیون چه کسانی هستند و ابنعربی چه شهودی را از ایشان نقل کرده است؟ آیا شهود نقلشده از رجبیون دلالت بر توهین به شیعیان دارد و یا دلالتی دیگر از آن برداشت میشود؟ موضع محققان عرفان نظری نسبت به ایننقلوانتسابآنبهابنعربی چیست؟ این موضوع بدان دلیل از اهمیت برخوردار است که ابنعربی، سرسلسله یکی از مشایخ اصیل و مهم عرفانی شیعی است و پیش از این، در آثار عرفا، به صورت پراکنده به این موضوع پرداخته، ولی نظرات جمعآوری و مقایسه نشده است.
هر دو دسته از طرفین مخالف و موافق ادلهای دارند که موجب تعادل دو کفه ترازوی داوری گردیده، ولی در عین حال، ادله موافقان از قوت بیشتری برخوردار است و در خصوص دو عبارت مطرحشده، میتوان گفت: منظور او از ادعای «خاتمالاولیاء» بودن بدعت منجر به کفر نیست، بلکه اصطلاحی از اصطلاحات عرفان است و عبارت حاوی نقل مشاهده منتسب به او را نیز میتوان محتمل وجود تحریف یا توجیه دانست، اما غیر از این دو عبارت، موارد دیگری در آثار او وجود دارد که محقق را به ناچار، وادار به تأمل بیشتر میکند."