ملخص الجهاز:
"این اشکالمربوط به باب تناقض است و مغالطه اینجا از خلط واشتباه بین آنچه نقیض است با آنچه نقیض نیستحاصل شده نقیض حقیقی هر چیزی رفع آن چیزاست مثلا نقیض«زید ایستاده است»زید ایستادهنیست،میباشد یعنی به اینطور که نفی و سلب برمفاد قضیه واقع شود و موضوع و محمول و نسبت تحتسلب واقع شود قضیه سالبه حقیقی مطابق آنچهمحققین منطقین و فلاسفه و مخصوصا ابن سینا و صدر-المتألهین تحقیق و انتخاب کردهاند این است کهسلب بر مفاد قضیه موجبه(مفا تصوری نه تصدیقی)واقع میشود و حتی منطقین قدیم{o1o}در این مطلبگرفتار اغلاط و اشتباهات زیادی شدهاند در اینجا ازقدما ابن سینا و از متأخرین صدر المتألهین تحقیقکافی در این مطلب کردهاند و مخصوصا صدرامغلطهها و خطاهای برخی از متأخرین را در اینمورد رفع کرد.
یکوقت مقصود ما این است که لفظ یا دارایخاصیت مفهوم خودش است یا نسبت و بعبارت دیگریا مفهوم خودش بر خودش حمل میشود یا نمیشودکه در دو صورت الفاظ را دو دسته کردهایم(متجانسو غیر متجانس)ولی غیر متجانس بحسب تعریف اولعبارت است از آنچه خاصیت مفهوم«نداشتنخاصیت مفهوم خود را»داشته باشد ولی بحسبتعریف دوم عبارت از آنچه مفهوم خودش بر خودشحمل نشود بحسب تعریف اول در هر دو صورت بایدپای صدق و حمل و واجد بودنخاصیت مفهومی نسبت به لفظ در کار باشد که ما آنلفظ را موضوع قرار داده و چیزی را(اعم از مفهوموجودی یا عدمی)بر او حمل کنیم و نسبت به او صادقفرض کنیم ولی بحسب تعریف دوم در یکطرف صدقو حمل و واجد بودن خاصیت مفهومی از مفهوماتدر کار است و در طرف دیگر نیست غالبا این اشتباهبرای اشخاص رخ میدهد که موضوعی را مفروضمیگیرند و آنگاه میگویند که این موضوع یا اینطور استو یا نیست و خیال میکنند که در اینجا از نوع دورانامر بین نفی و اثباتی است که اجتماعشانو ارتفاعشان ممکن است و حال آنکه طبع سالبهحقیقی بطوری است که باید موضوع تحت سلب قراربگیرد با ارتفاع موضوع نیز صادق است."