ملخص الجهاز:
"چگونه خود آن را مورد ارزیابی قرار داده است؟و چگونه حدس و نظریه و ارزیابی و قضاوت خود را برای ارزیابی و سنجش سایر اعضای مربوط به جامعۀ علمی مطرح کرده است تا بیشترین میزان مقبولیت را بیابد؟و سایر اعضای جامعۀ علمی آن دوره با چه انگیزههایی و با چه روش یا روشهایی بدان اقبال یا ادبار کردهاند؟در دورههای بعدی که بخش مربوط به جامعۀ علمی بالطبع تغییر کرده است،چگونه و با چه معیارها و موازینی و با کدام انگیزهها و تعلقات همان نظریه یا شکل تعدیلشدۀ آن را،مورد نقد و ارزیابی و سپس اخذ یا رفض قرار دادند؟آیا آن معیارها و موازین و آن تعلقات و اهداف هیچ ربطی و نسبتی با جامعه و فرهنگ وسیعتر جامعه و فرهنگ علمی و ارزشها و هنجارهای آن نداشته است؟و اگر ربط و نسبت وثیقی بین زمینۀ وسیعتر جامعه و فرهنگ حاکم بر آن،و ارزشها و تعلقات جامعۀ علمی وجود دارد چگونه و با چهت روشهایی این تأثیر صورت میگیرد؟ بعلاوه،آیا میتوان در صورت وجود چنین ربط و نسبتی،موازین و اصول ارزیابی و مصادرات روششناختی و متافیزیکی مفروض در ارزیابیهای جامعۀ علمی را ثابت و ابدی دانست؟بنابراین،آیا اصولا میتوان برای ارزیابی و نقد و سنجش نظریهای توسط دانشمندان عصری و زمانهای،ارزش،منزلت و استواری همیشگی و ابدی قائل شد،چنانکه گویی آن سنجش و ارزیابی توسط دانشمندانی که هیچ تعلق و بستگیای به زمینه و زمانۀ خود ندارند و از جامعه و تاریخ جامعۀ خود هیچ تأثیری نپذیرفتهاند با به کارگیری تعدادی اصول و قواعد ثابت و ابدی مشخص و معین صورت گرفته است؟ آری اینها سؤالاتی نیست که علمشناسی تجربهگرایانه منطقی بدان توجهی کند و خودذ را پاسخگوی آنها بداند،ابدا."