ملخص الجهاز:
"ازجمله ابن زهره،اصطخری،مانند سایرجغرافیدانهای قرن چهارم،سرزمینهایاسلامی را به بیست اقلیم جغرافیای تقسیم ودر این قالب توصیف کرده{o3o}و سپس دربارۀربع مسکون،دریاها،مساحت کشورها،اوصاف جزیرة العرب و خلیج فارس،مغرب،(اندلس و سیسیل)،مصر و شام و دریای روم(مدیترانه)،الجزیره،عراق،ایران جنوبی ومیانه و شمالی(به انضمام ارمنستان و دریایخزر)و هند به بحث پرداخته است.
بازرگانان آسیای جنوب غربی و میانهبسیاری از جزایر آسیایی جنوب شرقی رامیشناختند و با آنها ارتباط تجاری داشتند،درحالیکه تا آن زمان،اروپاییان به آنهاپی نبرده بودند:از جمله یکی از بازرگانانعرب به نام سلیمان و اهل بصره،در قرن دومهجری،از طریق خلیج فارس با عبور ازاقیانوس هند به چین مسافرت کرد وسفرنامهای نوشت که میتوان آن را نخستینسفرنامۀ مسلمانان دانست.
{o3o}برخی اطلاعات مؤید آگاهی جغرافیدانانمسلمان به وجود قارۀ امریکا در آن سوینیمکرۀ مسکون است،چنانچه مؤلفناشناختۀ صور الاقالیم در قرن هشتم هجریبا استدلال این موضوع را ذکر میکند:«حکما میگویند که چون دایرۀ معدل النهاربا دایرۀ منطقه البروج که آن دو دایرۀعظمیهاند و از فلک اطلس و فلک ثوابتمقدار بیست و سه درجه و نیم از همدیگرتجاوز کردهاند از این نسبت که بعضی اززمینها سر از دریای محیط برآورده ومکشوف گشته،میباید که ربع دیگر مقابلاین ربع که عروض آفاق آن جنوبی بودمسکون باشد که اگر دو د ایره بکشند که هریک را مرکزی بود و به دو نقطۀ مقابل تقاطعکند،البته میل از دو طرف واقع شود و چونربع مسکون به سبب میل فلک البروج استاز دایرۀ معدل النهار ربعی دیگر مسکون باشدو عالمی دیگر باشد و چون ما را روز باشدایشان را شب باشد و برعکس،چون ما رابهار باشد و ایشان را خریف بود و به عکسمغرب ما مشرق ایشان است و برعکس."