ملخص الجهاز:
"» باری،شاعر روزگار باروری باغ را یادآورمیشود که حاصلش اکنون در تابوت پست خاکنهفته است و این حکایت انسان و جوانی استکه فصلهای عمر را یکی پس از دیگری پشتسر میگذارد و در زمانهای خزاندیده به حسرتروزگار از دست رفته مینشیند.
به نظر میرسد که پیام نهایی این شعر در بندچهارم نهفته است که هم«عبرتآموز»است وهم«حسرتبار»حکایت آنانیست که عمقماجرا را هیچ وقت نمیبینند و سرنوشت باغ راتنها در«بهار»جستجو میکنند.
بهوضوح احساس میشود این شعر در قالب«نیمایی»سروه شده و به لحاظ زبان،تصاویر وساختار موسیقیایی دارای برجستگیها وترکیبات زیبای وصفی و اضافی است و شایدبتوان گفت از همه دلنشینتر،شیوه قافیهپردازیآن است.
این شباهت زاییدهی وهم تصویرینبود،برای من اخوان پدر شعر نو و ملکالشعرای روزگار شد.
جالب آن که،این همه را در پایان عمر فراچنگنیاورده و در جوانی جامه استادی بر تن کرده بود.
بعدها فهمیدم این بیتبهمنی در رثای اخوان چه گویاست: «اخوان رفت»،خبر با همهی کوتاهیمثل شبخوانی یک زنجره طولانی بود."