خلاصة:
در این مقاله، به تبیین سهم ارتباطات غیر کلامی به مثابه یکی از سه سنخ ارتباطات اجتماعی یعنی کلامی، غیر کلامی، و پیرا کلامی در کنش متقابل اجتماعی پرداخته شده است. در این راستا، در آغاز سخن، اهمیت توجه به نقش ارتباطات غیر کلامی در روابط روزمره بین افراد و سوء ادراک ها و سوء برداشت ها در کنش متقابل اجتماعی مطرح شده است. به دنبال آن، دو زیر ساخت نظری جامعه شناختی و روان شناختی اجتماعی کنش متقابل اجتماعی برای به تصویر کشیدن نقش مکمل و مهم ارتباطات غیر کلامی در مبادلات کلامی کنش گران در دریافت پیام تشریح و نقش نشانه های غیر کلامی و کارکردهای آن ها بحث شده است. در ادامه، برخی از رفتارهای غیر کلامی توصیف شده است و، در نتیجه گیری، ضمن جمع بندی موارد فوق بر نقش ارتباطات غیر کلامی و سهم آن در کنش متقابل اجتماعی و، در راستای آن، ادراک اجتماعی، که به تکوین برداشت ها در کنش گران منجر می شود، تاکید شده است.
ملخص الجهاز:
در این راستا،در آغاز سخن،اهمیت توجه به نقش ارتباطات غیرکلامی در روابط روزمره بین افراد و سوء ادراکها و سوء برداشتها در کنش متقابل اجتماعی مطرح شده است.
اهمیت طرح این سؤال بدین لحاظ است که کنشگران در تعامل اجتماعی با مواردی از ناهمخوانیهای موجود بین رفتار کلامی و غیرکلامی دیگران در فرایند ارتباط مواجه میشوند؛مثلا،شخصی ممکن است،در موقعیت کنش متقابل،شادمان بودن خود را به طرف مقابل ابراز کند در حالی که حالتهای چهرهای او حاکی از ترشرویی باشد.
اگرچه اشارات غیر کلامی بسیاری وجود دارند کهما بهطور معمول از آنها در رفتارمان و در دریافت معنی رفتار دیگران استفاده میکنیم،میزان زیادی از کنش متقابل ما از طریق صحبت یا گفتوگو انجام میشود.
اساسا ارتباط غیر کلامی ارسال و دریافت پیامها به طرق گوناگون،بدون استفاده از رمزهای کلامی (verbal codes) -کلمات،است که ممکن است به قصد یا بدون قصد روی دهد به نحوی که در اغلب موارد گویندگان یا شنوندگان در کنش متقابل اجتماعی از این فرایند آگاه نباشند.
از نظر بلانتر (Blanter,1985,2009:1) ،ارتباط غیر کلامی فقط بین کنشگران در کنش متقابل اجتماعی روی نمیدهد بلکه ممکن است در فرد درونی شود به نحوی که افراد حرکاتی را نشان دهند یا در فواصلی معین با دیگران بایستند و به روشهایی رفتار کنند که نوعی مواضع،نگرشها،و باورهای ضمنی را دربارۀ خود تقویت کنند.
بنابراین آگاهی از حوزۀ ارتباط غیر کلامی در حیطۀ کنش متقابل اجتماعی مستلزم آگاهی از پویاییهای بین شخصی (interpersonal dynamics) است تا براساس یافتههای پژوهشی در این زمینه بتوان به افراد کمک کرد از واکنشهای بدنی خویش به مثابۀ نشانههایی برای رشد بینش وسیعتر در ادراک اجتماعی آگاهی یابند.