خلاصة:
شعر و ادب فارسی یکی از غنی ترین ادبیات جهان است که در زمینه های حکمت، اندرز، اخلاق و بطورکلی، هر آن چه مربوط به امور اخلاقی و معنوی انسانها می شود، آثار ارزنده وانبوهی را برای جامعه بشری به ارمغان نهاده است. تالیفات و مقالات گوناگون در زمینه های یادشده، خود گویای این واقعیت است که نه تنها پیشگامان گذشته ایران زمین، حق مطلب را بخوبی ادا کرده اند؛ بلکه خردمندان و فرزانگان امروز ادب فارسی نیز، در جهت معرفی این آثار به مشتاقان ادب، از هیچ کوششی فروگذاری نکرده اند. و بدین سبب است که ما در صدد بررسی و گشایش مجدد آثار اندیشمندان کهن خویش، که به پارسی نگاشته-اند، نبوده و نیستیم. اما متاسفانه به دلایل متعدد، از جمله عوامل فرهنگی و سیاسی، ما کمتر به آثار پارسیان عرب گوی وعرب سرای پرداخته ایم، که پا به پای ادیبان وطن- اگر چه نه از جهت کمیت-به پیش رفته اند و آثار گرانباری را برای بشریت به ارمغان نهاده اند. ما در این مقاله، به بررسی یکی از حکیمان متعهد ادب خراسان و نویسنده ی مخصوص و مورد وثوق سبکتکین و پسرش محمود، که صداقت، صبر و پایداری وی در برابر فساد دربار غزنوی، بویژه چاپلوسان درگاه، حذف او را ازحلقه ی قدرت و تبعید دائم به دیار غربت در پی داشت و سرانجام نیز به مرگ وی منتهی شد، می پردازیم و حکمت، راستی و بردباری را از کلام این حکیم وارسته و پیشگام صحنه خرد و مقاومت، که در ادب عربی چون چراغی فروزان پیوسته می درخشد، از نظر می گذرانیم.
ملخص الجهاز:
یکی از این ادیبان بزرگ و فرزانه ی این خطه، که سالهایی را نیز، در خدمت امرای سیستان و غزنه به خدمت مشغول بود، ابوالفتح بستی است (درباره وی رک: الثعالبی، یتیمه الدهر، ج4: 345-383؛ عوفی، محمد، 1335ش: 63؛ ابن خلکان، 1970م، ج1: 60 و 454؛ رشید یوسف عطاء الله، 1980م، ج1: 291؛ الزرکلی، خیرالدین، 1954م، ج5: 144؛ مدرس تبریزی، محمد علی، 1335ش، ج1: 168) او در دو زمینه نظم و نثر فارسی و عربی، سرآمد عصر خویش بشمار می آمد.
ک: ابوالفداء، بی تا، ج11: 278) شاید این پرسش ذهن خواننده را به خود مشغول دارد که: چرا این ادیب حکیم، که همه ایام حیات سبکتکیین را در رکاب او بود، با فرزندش نتوانست کنار آید وتن دادن به تنهایی و پذیرش تبعید در غربت و فقر را بر آسایش و آرامش در کنار او را ترجیح داد و در نهایت نیز، بر سر حفظ ارزش های انسانی و اعتقادی و پایداری در برابر کژی ها و ناراستی ها، جان خویش از کف بداد ؟ پیش از آنکه به سؤال پاسخ دهیم، نخست با استناد به سخنان خود این حکیم خردمند و همچنین، کلام دوست مخلص وی، ثعالبی، او را، هرچند اندک، به خواننده معرفی می کنیم.