خلاصة:
در آغازین سالهای قرن بیستم وایکم در برخی از جمهوری های بازمانده از شوروی تحولات
شگرفی بوقوع پیوست که ناظران بین المللی از آن به انقلابات رنگین یاد نمودند. انقلابهای رنگین
در کشورهای در حال گذاری که سابقا در زمره بلوک شرق یا جهان کموتیسم قرار داشتند رخ
داده است . وقوع سلسله وار انقلابات رنگین.از صربستان ۲۰۰۰ تا قرقیزستان ۲۰۰۵ و در
معرض تحول قرار داشتن بسیاری از کشورهای دیگر» عرصه ژشوپلتیکی اوراسیا را به شدت
متحول نموده و بدینگونه ابعاد و زمینه های.مطالعاتی وتحقیقاتی جدیدی را پیشروی محققین قرار
داده است.
وقوع سه انقلاب رنگین در عرض سه سال بسیاری را بر آن واداشت که اعلام نمایند دومینوی
سقوط دولت ها در کل اوراسیا تداوم خواهد یافت و چه بسا کشورهای دیگری همچون بلاروس؛»
ارمنستان» و آذربایجان و ... را نیز دستجوش تحولاتی مشابه خواهد نمود. البته از سال ۲۰۰۵ تا
کنون واقعه مشابه ای رخ نداده اما با رایج شدن مفهوم انقلابات رنگین در ادبیات سیاسی ۰
برخی از نویسندگان و محققان با این وجه تسمیه برای تحولاتی که در چندین سال اخیر رخ داده
مخالف بوده و به هیچ وجه آنرا صحیح نمی دانند,دیدگاه دیگرمعتقد است انقلاب دارای برخی
مشخصه های بارز است که آنها را در نمونه های اخیر (انقلابات رنگین) می توان مشافده نمود.
ملخص الجهاز:
"حال آیا تحولاتی که اخیرا در اروپای شرقی و برخی جمهوریهای بازمانده از شوروی رخ داده و نام انقلابات رنگین به خود گرفتهاند،را میتوان در این چارچوب تعریف نمود و در واقع آیا این ویژگیها در این تحولات نیز به چشم میخورند؟ابتدا بهتر است به شرح مختصری از وقایعی که در سالیان اخیر به نام انقلابهای رنگین صورت گرفته ارائه و پس از آن نتیجه بگیریم که آیا میتوان بر این تحولات نام انقلاب نهاد؟ گفتار دوم-تجربه انقلابات رنگین برای حدود نیم قرن،حاکمیت کمونیسم بر اروپای شرقی آثاری جز مسائل و مشکلات اقتصادی،فقر،بیکاری،عقب ماندن از مدار توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی،و از همه مهمتر نقصان شدید توسعه سیاسی،در پی نداشت.
به رغم این نقد که تا حدود زیادی نیز به واقعیت نزدیک مینماید(البته بنابر واقعیت سابق و متعارف و مبتنی بر الگوها و قواعد کلاسیک)،باید گفت که در جهانی که همه چیز(به ویژه مفاهیم)معنا و ماهیت تازهای به&%00317SERG003G% خود گرفتهاند،چرا نتوان تصور کرد که مفهوم انقلاب نیز دچار چنین تحول معنایی شده است؟ انقلاب روزی بنابر شرایط زمان و نوع روابط بشری و تعامل نخبگان و مردم به خشونت میانجامید و از این طریق اهداف تامین میشد و حال دیگر بدون کاربرد خشونت و با روشهای مسالمت آمیز و بنا بر پیشرفت بشری و اجتماعات سیاسی،اهداف اینگونه تامین میشوند.
34 از نظر آخرین شاخص تعریف انقلابات کلاسیک،یعنی جایگزینی سیاسی،نیز باید گفت که در این کشورها دست است که هیات حاکمه بطور کلی توسط هیاتی دیگر جایگزین نشده است، ولی بیشک نوعی جابجایی در بالاترین مناصب سیاسی صورت گرفته است و آنها نیز پس از پیروزی،زمینه ورود حامیان خود به ساختار قدرت و به دست گرفتن مناصب مختلف فراهم نمودهاند.
"eerf eht,aidepikiW morf,"noitulover roloC 7002/2/7 desseccA(,aidepolcycne( noitulover-roloC/ikiw/gro.
"eht,aidepikiW morf,"noituloveR tevleV 7002/2/7 desseccA(,aidepolcycne eerf( noituloveR-teleV/ikiw/gro.
",aidepikiW morF,"eutitsnI yteicoS nepO )7002/8/41 desseccA(,aidepolcycne eerf eht tsnI-yteicoS-nepO/ikiw/gro."