خلاصة:
مقاله حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرم در بین زندانیان می پردازد. در این نوشتار، برای رسیدن به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی و میدانی (پیمایشی) استفاده شده. از نظر روششناسی، این تحقیق از نوع تحقیقات علی- همبستگی می باشد.جامعه آماری تحقیق شامل زندانیان زندان های استان مرکزی می شود. برطبق نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی، 10 متغیر «میزان رواج کجروی در خانواده » (با ضریب 29/0)، «احساس تعلق به خانواده» (با ضریب 28/0-)، «محیط اجتماعی نامناسب» (با ضریب 26/0)، « پایین بودن سن فرد زندانی در اولین سال ورود به زندان» (با ضریب 25/0)، «میزان پایبندی دینی فرد و خانواده » (با ضریب 18/0-) «بیکاری» (با ضریب 17/0)، «گروه دوستان » (با ضریب 10/0) «رضایت از زندگی» (با ضریب 10/0-) «ارضاء نیازهای عاطفی در خانواده» (با ضریب 10/0-) و «احساس محرومیت» (با ضریب 09/0) به ترتیب ضرایب رگرسیونی ذکر شده بر روی انحرافات اجتماعی زندانیان نقش داشته-اند. همان طور که از ضرایب مشخص است، متغیرهای «احساس تعلق به خانواده، پایبندی دینی، ارضاء نیازهای عاطفی و رضایت از زندگی» تاثیر کاهنده بر روی انحراف های اجتماعی و سایر متغیرها (که دارای ضرایب مثبت هستند) دارای تاثیر افزاینده بر روی انحرافات اجتماعی بودنده اند. در مجموع، برای داشتن جامعه ایمن باید به مولفه های مختلفی توجه داشت، از جمله این موارد کاهش میزان انحرافات و افزایش احساس امنیت در بین شهروندان می باشد؛ بسترهای گوناگون توسعه (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) مستلزم وجود جامعه ایمن است. لذا، تردیدی در ضرورت شناخت و کاهش آسیب ها و لزوم ایجاد جامعه ایمن وجود ندارد.
ملخص الجهاز:
"مسألهای که باید مورد توجه قرار داد،این است که هرکس فعالیتهای اجتماعی خود را به پیروی از فعالیتهای دیگران انجام میدهد و تلاش دارد خود را باسایرین منطبق سازد،در نتیجه نظر بههائی که مربوط به انحرافات افراد است،عموما بهمجموعهای از کنشهای متقابل اجتماعی افراد ارتباط پیدا میکند،بنابراین برای شناختانحرافات در ابتدا باید ساخت و ماهیت مفاهیم اخلاقی جامعه را بررسی کرد و کیفیتاخلاق جامعه را در وهله نخست باید از مشاهدات فرد و طرز تلقی او از اعمال وکنشهای دیگران جستجو کرد.
متغیرهای«ارضای نیازهای عاطفی در خانواده،احساس تعلق به خانواده و تأثیروضعیت اشتغال(شاغل یا بیکار بودن)از نظریه کنترل اجتماعی(تراوس هیرشی)گرفتهشده است،زیرا در این نظریه به چهار عامل«وابستگی(به خانواده،معلمان و سایر افرادجامعه)،تعهد یا وجدان،درگیر و مشغول بودن و در نهایت باورها»به عنوان قیود یاکنترل اجتماعی ذکر شده و از طرف دیگر آمده است که انحراف ناشی از ضعیف شدن یاگسستگی تعلق فرد از خانواده و جامعه است.
زیرا بخشی ازاین نظریه به بیان رابطه بین میزان آروزها و تحقق آنها میپردازد و همچنین براساس ایننظریه افراد به مقایسه خود با دیگران(دوستان و نزدیکان)میپردازند و اگر در اثر مقایسهاحساس کنند که از دیگران عقبترند احساس محرومیت به آنها دست میدهد و ایناحساس در اثر کمبود یا پایین بودن متغیرهای کنترلی(مثل پایبندی دینی،ارضای نیازهایعاطفی و...
&%04609TJOG046G% جدول 3:نمایش ضریب رگرسیونی هریک از متغیرهای تحقق بر روی گرایش بهانحراف (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 1-مدل تحلیل میزان تأثیرات مستقیم متغیرهای مستقل بر گرایش به انحراف (به تصویر صفحه مراجعه شود)براساس مدل تحلیلی مشخص میشود که متغیرهای میزان رواج کجروی در خانواده(شکستن قبح گناه)و احساس تعلق به خانواده و محیط اجتماعی نامناسب و پایبندیدینی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر روی میزان گرایش به انحرافات اجتماعی هستند."