خلاصة:
جامعهشناسی تحت تأثیر مکاتب فلسفی، موضوع، هدف و روشهای متفاوتی را اتخاذ نموده است. جامعهشناسی دورکیم، بر فلسفة اثباتی کنت مبتنی است و علم را به سطح واقعیات قابل مشاهده تقلیل داده، بدون توجه به معنای رفتار، تنها تبیین علی را در دستور کار خود قرار میدهد. جامعهشناسی وینچ، با تکیه بر فلسفة ویتگنشتاین دوم، بدون توجه به علل پدیدههای اجتماعی، تفسیر رفتار معنادار با روشهای تفهمی و بررسی دلایل انجام کنش را برجسته میسازد. علامه طباطبایی نیز بر مبنای حکمت صدرایی، حس، عقل، شهود و وحی را به عنوان منابع معرفت میپذیرد و معتقد است هر یک به سطحی از واقعیت نظر دارد. از اینرو، نظریههای متنوع تفسیری، تبیینی، هنجاری و انتقادی بر مبنای ایشان قابل طرح است که هر یک از منبعی خاص برخاسته و به سطحی از واقعیت اشاره دارد و با آزمونهای ویژهای نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
Sociology has different aims and methods as a result of the influence of philosophical schools. Durkheim's sociology which is based on Kant's positivism، reduces science into observable realities، and only puts causal explanation on its agenda without taking into consideration. Winch's sociology which is based on the philosophy of the later Wittgenstein lays emphasis on the interpretation of meaningful behavior by using elucidating methods and on investigating the reasons behind the action without considering the causes of social phenomena. Basing his philosophy on Sadrain theosophy، 'Allāmah ṬabāṭabaῙ، also، considers senses (sense perception)، intellect، intuition and revelation as the sources of knowledge and believes that each of them is related to reality to a certain extent. Therefore، various interpretive، explanatory، normative، and critical theories can be developed in the light of his views، each of which arises from a particular source، refers to a certain extent of reality and can be checked through especial kinds of tests.
ملخص الجهاز:
"موضوع جامعهشناسی نیز از منظر او پدیدههای اجتماعی است که با دو ویژگی بیرونی و قهری بودن قابل شناسایی است 205 برای مطالعه آن، لازم است دانشمند پیش فرضهای خود را کنار گذاشته و پدیدههای اجتماعی را همچون اشیای فیزیکی مورد مطالعه بیرونی قرار دهد؛ 206 به این صورت که با مشاهده کافی و متنوع، از طریق بررسی آمار به اثبات وجود روابط علی پرداخته و از طریق کشف علل رخداد پدیدهها و بیان مکانیسم آن به ارائه تبیین بپردازد.
225 مفاهیم علوم اجتماعی از دیدگاه دورکیم، وینچ و علامه وینچ معتقد است: مفاهیمی که در تفسیر رفتار معنادار به کار میروند، باید برای جامعهشناس، مخاطبان او و خود کنشگر قابل فهم باشد.
اما ایشان به این سطح اکتفا نکرده و از نظر وینچ فراتر میرود و آن اینکه اولا، عمل این جوان را میتوان با توجه به اعتقادات و قواعد فرهنگی جامعه وی مورد نقد و بررسی قرار داد و تفسیری از این جهت ارائه داد که آیا عمل وی، مطابق با فرهنگ خودش چه تفسیری دارد: آیا شهادت و ایثار محسوب میشود یا خیر؟ آیا این کنش، وی را به هدفش میرساند یا اینکه هدف او با این عمل محقق نمیشود.
منبع نظریه، آزمون و هدف آن از دیدگاه دورکیم، وینچ و علامه در دستگاه نظری دورکیم، تنها یک دسته نظریه در علوم اجتماعی وجود دارد و آن نظریههای تجربی است که از دادههای آماری به دست میآیند و با همان دادههای آماری مورد ارزیابی قرار میگیرند."