خلاصة:
تحلیل تغییر ساختاری به بررسی متغیرهایی از قبیل سرمایهگذاری، پسانداز، مصرف
بخش خصوصی و دولتی، سهم بخشهای اولیه(کشاورزی و معدن)، صنعت و خدمات از ارزش
افزوده، اشتغال، صادرات، واردات و شهرنشینی میپردازد.براساس مطالعات انجام شده بر
متغیرهای یاد شده برای سالهای 1375-1338، رابطه بین متغیرهای ساختاری و درآمد سرانه
در ایران به مانند سایر کشورها قابل تأیید است.به منظور اثبات فرضیه«وجود رابطه بین
درآمد سرانه و متغیرهای ساختاری»از روشهای اقتصادسنجی و آماری استفاده شده
است.همچنین، پدیدههای جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی ایران به صورت متغیرهای مجازی
وارد تحلیل شدهاند تا مدلهای برآورد شده از قدرت توضیحی بلایی برخوردار شوند.طبق
نتایج گرفته شده از این پژوهش سهم بخش اولیه با افزایش درآمد سرانه هم به لحاظ
نیروی کار و هم به لحاظ ارزش افزوده در PDG کاهش و سهم بخش صنعت و خدمات افزایش
مییابد.این به مفهوم شکلگیری یک حرکت از سیستم سنتی به مدرن(از کشاورزی به
صنعتی)است.بنابراین باید مواردی از قبیل توجه به ساختار اقتصاد در برنامهریزی،
رعایت تناسب بین بخشها، اجرای سیاستها با توجه به مرحله توسعه، طی تمام مراحلگذر،
انعطافپذیری زمانی برنامهها، در برنامهریزی مدنظر قرار گیرد.تحلیل تحولات
ساختاری میتواند منشأ توصیههای مفید و مؤثری در زمینه انتخاب بخش محوری در برنامه
توسعه، تعیین افق زمانی برنامه و لزوم مداومت برنامههای توسعه برای کامل شدن
تغییرات ساختاری و انتقال به مراحل بعدی، باشد.
ملخص الجهاز:
"مطالعات لوئیس با اینکه از لحاظ مرتبط کردن سطح توسعه به نوع محصول(کشاورزی یا صنعتی بودن محصول)جالب و قابل توجه است اما به دلیل محدود شدن به دو بخش سنتی و مدرن و همچنین عدم توجه به متغیرهای ساختاری دیگر مثل ارزش افزوده بخشها، شهرنشینی، نرخ زاد و ولد و مرگ و میر(پدیده انتقال جمعیتی)، پسانداز، سرمایهگذاری و...
از یک طرف دولت با افزایش درآمدهای سرانه درآمد بیشتری تحصیل میکند و میتواند خدمات آموزشی رایگان بیشتری ارایه دهد و از طرف دیگر با افزایش درآمد سرانه، افراد از زندگی معیشتی رها شده و فرصتی برای تحصیل پیدا میکنند و همچنین به دلیل گسترش شهرنشینی این متغیر ساختاری در اثر افزایش تقاضای مردم افزایش مییابد که البته بعد از مدتی تعدیل میود و در سطوح بالاتر درآمدی به دلیل اینکه بخش خصوصی میتواند بر خود تکیه کند، افزایش این متغیر کندتر میشود که در ایران نیز چنین بوده است اما کاهش آن در درآمدهای بالا خیلی کند بوده است.
نتیجهگیری با توجه به اینکه رابطه بین درآمد سرانه و متغیرهای ساختاری هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ نظری معتبر است و سهم بخش اولیه با افزایش درآمد سرانه هم به لحاظ نیروی کار و هم به لحاظ ارزش افزوده در PDG کاهش مییابد و سهم بخش صنعت و خدمات افزایش مییابد، میتوان گفت که ایران نیز مثل 101 کشور مورد بررسی چنری و سیر کوین مسیر مشخصی را در فرایند توسعه طی میکند."