خلاصة:
دولتها به عنوان نماینده ، عامل یا واسطه و رابط میان ملتها در مقام دفاع از منافع اعضای جامعه تحت حاکمیت خود، در بسیاری از موارد و شئون ، مقدرات سیاسی آنان را در اختیار می گیرند. این ابتکار عمل سازمان یافته در عملکرد دولت را می توان سیاست خارجی نامید. سیاست خارجی هر کشور بر اصول ریشه دار در مبانی خاص استوار است . با مطالعة قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می توان اصول سیاست خارجی مزبور در ایران را بدین قرار دانست : حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، نفی سلطه پذیری، نفی سلطه جویی ، حمایت از مسلمانان و احیای اندیشه امت اسلامی ، حمایت از مستضعفان ، حمایت از پناهندگان و روابط صلح آمیز متقابل با دولتهای غیر محارب . بیشک همه این اصول ریشه در آموزه های اسلامی داردکه برای تفسیر این اصول لازم است که به بررسی مبانی دینی آنها پرداخته شود.
ملخص الجهاز:
با مطالعة قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مي توان اصول سياست خارجي مزبور در ايران را بدين قرار دانست : حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور، نفي سلطه پذيري، نفي سلطه جويي ، حمايت از مسلمانان و احياي انديشه امت اسلامي ، حمايت از مستضعفان ، حمايت از پناهندگان و روابط صلح آميز متقابل با دولتهاي غير محارب .
همچنين در اصل ١۵٢ همين قانون نفي هر گونه سلطه پذيري و حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي کشور و عدم تعهد در برابر قدرت هاي سلطه گر از پايه هاي اساسي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دانسته شده است .
١. اصل ١٥٢: سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هر گونه سلطه جويي و سلطه پذيري، حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت هاي سلطه گر و روابط صلح آميز متقابل با دول غير محارب استوار است .
١. اصل ١٥٢: سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هر گونه سلطه جويي و سلطه پذيري، حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت هاي سلطه گر و روابط صلح آميز متقابل با دول غير محارب استوار است .
روابط صلح آميز متقابل با دول غير محارب روابط مبتني بر صلح با دولتهاي غيرمحارب ، در اصل ١۵٢ قانون اساسي ، در کنار اصول ديگري چون حفظ استقلال و تماميت ارضي ، نفي سلطه جويي و دفاع از مسلمانان ، يکي از اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دانسته شده است .