خلاصة:
این مقاله از زاویه ای تاریخی به بحث پیرامون «نسب اربع » یا رابطـة میـان مفـاهیم کلی می پردازد. منطق دانان بزرگ پیش ـ ابن سینایی نظیر ارسطو و فارابی و همچنین شیخ الرئیس ابوعلی سینا به موضوع «نسبت های چهارگانه » بین مفاهیم کلی از حیث صدق و انطباق تفطنی نداشته اند. غزالی نخستین فیلسوفی است که این موضـوع را در چهار نسبت به حصر عقلی ، و بدون ذکر رابطة تباین مطرح می کند. افضل الدین خونجی و سراج الدین ارموی به تبعیت از خونجی ، نخسـتین منطـق دانـان پـس از غزالی هستند که موضوع نسبت های چهارگانه به شکل کنونی آن و نیز نسبت بـین نقایض آن ها را تبیین کرده اند.
ملخص الجهاز:
منطق دانان بزرگ پیش ـ ابن سینایی نظیر ارسطو و فارابی و همچنین شیخ الرئیس ابوعلی سینا به موضوع «نسبت های چهارگانه » بین مفاهیم کلی از حیث صدق و انطباق تفطنی نداشته اند.
با کنکاشی در آثار منطقی ارسـطو روشـن مـی شـود کـه وی دو بخـش از بخش های شش گانة فوق را به اجمال به بحث اسما و الفاظ اختصاص می دهد؛ مورد نخست با عنوان «محمول المحمـول ــ الاجنـاس و الانـواع » در کتـاب مقـولات ارغنون (ارسطو، ١٩٤٨: ١/ ٥ - ١٥) و مورد دوم در کتاب العبارة ذیل عنـوان «فـی الاسـم : الاسماء البسیطه و المرکبه » (همان : ٦٠- ٦١) مطرح شده است ولی در هـیچ یـک از ایـن دو مبحث در باب نسب اربع و حتی ارتباط میان دو مفهوم از جهت مصداقی سخنی به میـان نیامده است .
با این تفاصیل می توان نتیجه گرفت که گرچه رگه هایی از نسبت میان مفاهیم بـه لحـاظ منطق پژوهی ، سال سوم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ مصداقی در نوشته های فارابی به چشم می خورد، اما مبحث مسـتقلی پیرامـون نسـبت هـای چهارگانه بین مفاهیم از حیث صدق و انطباق یافت نمی شود.
به همین نحو و با نگاهی دقیق تر به دیگر آثار ابن سینا از جمله اشـارات روشن می شود که مبحث نسبت های چهارگانه از مباحث مورد توجه وی نبوده اسـت و در اکثر این تألیفات پس از طرح مباحث کلی و جزئی به کلیات خمـس و نسـبت بـین آن هـا پرداخته است .